بي تاثير بودن حركت ستارگان بر سرنوشت انسان











بي تاثير بودن حرکت ستارگان بر سرنوشت انسان



«سيروا علي اسم الله»

به کمک و همراهي نام خدا سفر کنيد.

علي (ع) با سپاهيان عراق در بيرون کوفه خيمه زد، تا با خوارج نهروان نبرد کند. در اين هنگام يکي از ستاره‏شناسان- که شايد برادر «اشعث بن قيس کندي» بود- به حضور حضرت شرفياب شده گفت: با کمال تاسف عرض مي‏کنم که در اين ساعت ستاره مريخ به خانه زحل نزديک شده و حمله اميرالمومنين (ع) با شکست قطعي روبرو خواهد شد و دشمن پيروز خواهد گشت. امام (ع) اندکي خيره به چهره اين ستاره‏شناس نگريست، سپس فرمود:


چه بيهوده پندار و ياوه شعار
ستاره‏شناس است زين رهگذار


چگونه به تکذيب قرآن و دين
به قول منجم نمايم يقين؟!


چو مريخ شد با زحل هم زمان
از آن مرد جنگي ببيند زيان!


بود راست قول ستاره شمر؟
دروغست خود قدرت دادگر!


مسلط بود بر زمين و فضا
جهان آفريني به نام خدا


جو اويست نقش آفرين جهان
منجم چه کاره است در اين ميان؟!


ستاره‏شناس است از اين با خبر
ستاره بگرداند از او خطر


اگر خود صحيح است اين‏سان قياس
خدا خوانده خود را ستاره‏شناس‏


اگر قول اينان بود معتبر
ز حکم خداوند پيچند سر


طبيعي بود گردش اين کرات
ندارند تاثيري اندر حيات‏


مپندار هرگز در اين ماسوي
کسي را موثر به غير از خدا

[صفحه 265]

نه بپسندم از اينکه خود کودکان
بدين گفته‏ها تيره دارند جان‏


چه زيباست شبها که سيارگان
ببينيم بر پرده آسمان‏


به شام سيه گشته چشمک زنان
بديع است شب چهره آسمان‏


شتر چون چراند به شب ساربان
شناسد به سياره ره بي‏گمان‏


از اين بيشتر نيز خود اختران
ندارند سود و زيان بي‏گمان‏


به گفت منجم مبنديد دل
که جادوگرانند پيمان گسل‏


از اين ره تفاوت ندارد چنان
ستاره‏شناس است چون کافران‏


پناهنده‏ام بر خداي جهان
که دوزخ بود منزل کافران‏


چو ياوه است قول ستاره‏شمر
پناهنده باشيد بر دادگر


بسيجيد در ره به دنبال ما
که باشد همي حافظ ما خدا

[صفحه 266]


صفحه 265، 266.