شما مورد هدف دشمن هستيد
شما براي تيرانداز، نشانه و براي خورنده، لقمهاي هستيد. هنگامي که جنگ جمل با پيروزي ارتش (کوفه) پايان يافت، اميرالمومنين (ع) اين خطبه را ايراد فرمود: به دنبال اشتر به نيرنگ زن چو آن زن به احساس خود تکيه داشت چو برخاست فرياد جنگاوران ز غوغا بترسيد مکاره زن شتر نيز افتاد بيدست و پا ز رزم دليران هراسان شديد شما مردم بصره بر آبگير به تعداد اندک در اين وضع و حال شما لقمهي کوچکي بيشتر مشخص هدف بوده خود تير را به خصلت سبک مغز و پيمانشکن بنوشيد چون آب ناخوش گوار شما را ز مردانگي مايه نيست رسد روزگاري که طغيان آب چه بسيار آبادي دلفريب ببينم چو مرغي در آن موجخيز [صفحه 261] چو قهر الهي رسد ز آسمان زمين زير پا لرزد از اضطراب خرابه همه کاخ و ايوان شود گروهي ستمکارهي بدمنش چو خود ثروت شهر بر باد رفت از اين شهر خواهيد شد با زيان چنين است بر بصره خود سرنوشت [صفحه 262]
«انتم غرض لنابل و اکله لاکل»
شکستيد ناگاه پيمان من
شتر را به فرمانروايي گماشت
نباشد دگر جاي مکر زنان
بلرزيد بنيان پيمانشکن
پريشان شد از آن سپاه شما
پراکنده اندر بيابان شديد
نشستيد و دوريد از ماه و تير
چه پرورده در آرزوها خيال!
نباشيد در چشم صاحبنظر
که راضي نمايد کمانگير را
دو گوي و دو پندار چون اهرمن
نباشيد در زندگي کامکار
خوش آن کس بدين جمع همسايه نيست
فراگيرد اين شهر سازد خراب
بدان ژرف گرداب گردد نصيب
همي مسجد شهر بنشسته نيز
به کيفر ببارد چو بر شهرتان
همه شهر يک سر رود زير آب
چنين بصره نابود و ويران شود
چنين ديده کيفر ز خوي و روش
بناهاي عالي ز بنياد رفت
سيهروي و شرمنده بر آن جهان
که لوح قضا بر شما اين نوشت
صفحه 261، 262.