طلب کردن درجات شهدا
از خدا مرتبههاي شهيدان را ميطلبيم. به قرآن خداوند گويد چنين دگر نيز فرموده باشد چنان به باران که از دامن ابرها بينديش و بر بخشش بيقرين نظر کن که رحمت، چه سرشار گشت که هر جان از اين خرمن بيقرين چو جود خدايي بود بيکران يکي را نصيب اندک از رحمت است يکي را بخوان است ناني جوين نه بر اين بود مهر و ني کين بر آن چو کوتاهبين ديد بر ديگران دهان را کند باز بر ناروا ولي نيست اين، کار صاحبدلان کسي را که نفسي بود پارسا ز پيروزي خود شود شادمان که انسان مومن بجويد دو چيز بدينسان که سر کرده، در اين جهان دگر خواهد از حق که در آن جهان گزيند يکي مسکن جاودان [صفحه 245] الا اي پرستندگان خدا مگرديد گرد نفاق و دروغ ز نامردمي دل مبرا کنيد چنين دارم از رحمت حق اميد [صفحه 246]
«نسال الله منازل الشهداء»
رسد ز آسمان رزق اهل زمين
که روزي بجوئيد، از آسمان
بر اين توده خاک گردد رها
برآور ز دل صد هزار آفرين
که ابر سيهدل گهربار گشت
به گنجايش خويش شد خوشهچين
تو قسمت در اندازه خويش دان
دگر کس سراپاي در نعمت است
دگر را به کام است ناب انگبين
بود جمله در جان خواهندگان
رسيده است نعمت همي بيکران
به سختي خروشد چنين بينوا
حکيم است، گويند روزي رسان
نگويد در اين امر چون و چرا
هدف را ببيند نه خود اين و آن
تنعم به دنيا و در رستخيز
خود و خانواده همي شادمان
کند جاي بر بال افرشتگان[1].
به نزديک پر مايه پيغمبران
مسازيد جان را به شهوت رها
که اين هر دو از دل ربايد فروغ
به دانش دل پير برنا کنيد
که ما را برد در مقام شهيد
صفحه 245، 246.