قرآن
... کتاب خدا يادگار اوست. به نام محمد (ص) کتاب خدا چراغي فروزان که گمگشتگان شريف است و بيکژي است اين مرام هم احکام دين را به بهتر زبان ز ناسخ خدا کرده منسوخ باز کند داستانهايي از باستان حديثي کهن گفته است از ملوک کساني که بر تخت فرمانروا همانها که بودند خود کامران به هوش آورد مست، غفلت ز خواب بود چاره بر درد درماندگي ز هر سو سخن کرده قرآن سزا گذشته به ياد آورد آن چنان از او هر که گرديد فرمانپذير [صفحه 191]
«و خلف فيکم... کتاب ربکم»
گشوده است اسلام در پيش ما
ز ظلمت برآيند با نور آن
بيانش بود از حلال و حرام
بگويد به تشريح بر بندگان
کلام الهي بود چاره ساز
حکايت سرايد ز گمگشتگان
که بودند چندي به سير و سلوک
نشستند در گيتي دير پا
به ناکام رفتند از اين جهان
که گردند بر خويشتن چارهياب
که قرآن بود داروي زندگي
که ناگفته در او نباشد بجا
که تضمين نمايد صلاح جهان
بر آن بنده قرآن شود دستگير
صفحه 191.