مقدمه ناشر
مردي که در غليان خشم عفو کند، در منتهاي کرامت و مهرباني تبعيض روا ندارد. و در قله خروش سکوت کند، بينظير ميباشد به همين مناسبت ما را چاره جز اين نيست که توصيهها و دستورات او را که شامل شرط زمان نيست در لباس نظم و به کمک ذوق و قريحه شخصيتي واجد شرايط منتشر سازيم. باشد که از قرائت آن هر کس بر حسب استعداد خوشهاي برچيند و چراغي فرا راه سعادت خويش سازد. [صفحه 15]
کسي را حد آن نيست، تصور کند شناختي کامل از صاحب نهجالبلاغه دارد زيرا انسانها از طريق خواندن و از راه شنيدن به مولا آشنا ميشوند و هر يک بر اساس برداشت خود که تازه در آن آرزوها و خواستههايشان مستتر ميباشد تصور ميکنند مولا را شناختهاند. و حال آنکه شناخت پيچيدهترين مردان جهان کار پيچيدهاي است و توان شناختي لازم دارد که در يد انسان خاکي نيست و اين، نه گفته ماست بلکه اگر به نظرات ديگران از هر گروه که باشند مراجعه کنيد و در زندگي و زندگاني آن حضرت بررسي نماييد جز اينکه به بنبست انديشه و شناخت برسيد راهي نداريد.
صفحه 15.