سرزنش مولي، فرماندار نالايق آذربايجان را











سرزنش مولي، فرماندار نالايق آذربايجان را



اين نامه را از کوفه به اشعث بن قيس- که از سوي اميرالمومنين (ع) فرماندار آذربايجان بود- فرستاد:


تو پنداشتي کاذر آبادگان
چو لقمه نهادم ترا در دهان!


فرو بردي آن لقمه در کام خويش
ولي نيست پندارت از ياوه بيش‏


تو هستي در آن خطه خدمتگزار
امانت بود مردم آن ديار


به هوش آي، خدمت نگردد خطا
خيانت نبد در امانت روا


تو مسئول باشي همي نزد ما
که مي‏بينم از دور هر دم ترا


قباله نشد آذر آبادگان
که ملک تو گرديده باشد چنان‏


سزا نيست چون مستبدان جفا
بر آن مرز و آن قوم داني روا


روا نيست جز مصرف مردمان
خزانه، مکن بخش بر اين و آن‏


بدان «اشعث» اکنون نباشد روا
در آن مرز بر خلق سازي جفا


که بايد بدانم چها برده‏اي
وز آن برده‏ها خود چها کرده‏اي‏


علي (ع) را مپندار نامهربان
چو آزاد نگذاردت آن چنان‏


نه بگذاردت پنجه در خون کس
علي (ع) هست بر خلق فريادرس‏


درست اگر در امانت، حساب
ز مهر علي (ع) مي‏شوي کامياب‏


شود آشکارا ترا بي‏گمان
علي (ع) بوده فرماندهي مهربان‏

[صفحه 332]


صفحه 332.