در مذمت خوارج و يادآوري روز اول بيعت











در مذمت خوارج و يادآوري روز اول بيعت



در آشوب خوارج که زمزمه خلاف از مردم برخاست، چنين فرمود:


گشوديد دست تمنا به ما
اجابت نکردم نخست از شما


گشوديد آغوش، اميدوار
که بگشايم آغوش بر آن قرار


چنين ياد دارم که با ازدحام
چنان اشتران گسسته لگام‏


که بر حوض جستند ره بيقرار
به انبوه برديد بر هم فشار


همه بند نعلينتان پاره شد
ردا از بر و دوش آواره شد


کساني که بودند خود پيل زور
گشودند بر خويش راه عبور


لگدکوب کردند بس ناتوان
که پيمان ببندند با ما بجان‏


در آن حال دست حمايت به پيش
گشودم پي حفظ آيين و کيش‏


چه خرسند گشتيد خود آن زمان
که بر چرخ برخاست فريادتان‏


همه مرد و زن، کودک خردسال
دگر پيرمردان آشفته حال‏


دگر پيره زالان و دوشيزگان
برآورده از پرده وز خانمان‏


به بيعت چنين گشته دل استوار
اطاعت نماييد بر اين قرار

[صفحه 310]


صفحه 310.