تقريظ











تقريظ



به نام خداوند جان و خرد
کزين برتر انديشه برنگذرد


اگر بخواهيم کهن‏ترين آثار تمدن و فرهنگ را در گستره‏ي ايران زمين و در ميان شهرهاي اين ديار معرفي کنيم بي‏ترديد کاشان از جمله‏ي شهرستانهايي است که با تمدني ديرپاي و با هنر و فرهنگي غني، گوي سبقت را از ديگر نواحي ربوده و در پيشاني تاريخ چون مهر فروزان مي‏درخشد.

قدمت اين ديار را باستان‏شناسان به دوره‏هاي ماقبل تاريخ وابسته مي‏دانند، از جمله باستان‏شناس معروف رومن گيرشمن هنگامي که اولين جايگاه سکونت بشر را بعد از دوران غارنشيني و پناه آوردن به دشتها و سکونت در نواحي مسطح متذکر مي‏شود سخن خود را اينگونه بيان مي‏کند:

«قديم‏ترين محل سکونت بشري که در دشت شناخته شده سيلک نزديک کاشان در جنوب تهران است که علائم سکونت اوليه‏ي انسان در اين موضع در پايه‏ي تپه‏اي مصنوعي درست بر فراز خاک بکر يافته شده است»

(نقل از کتاب ايران از آغاز تا اسلام، تاليف روم گيرشمن، ترجمه محمد معين، صفحه 12)

افزون بر اين، شهر کهنسال کاشان از دورترين دورانها به ويژه در دوره‏هاي اسلامي هنرمندان و بزرگاني را در دامان خود پرورش داده و در اين زمينه نيز سرآمد ديگر اقليمهاي ايران زمين بوده است.

وجود عالمان، صنعتگران، نقاشان، خوش‏نويسان، موسيقي‏دانان و ديگر هنرمنداني که بيشتر آنان از شهرتي جهاني برخوردارند گواهي راستين بر اين مدعاست که معرفي يک يک آنان را مجالي ديگر بايد و زماني ديگر.

شعر و ادب نيز چون ديگر هنرها از ديرباز در اين ديار راهي بس دراز پيموده و اديبان و شاعراني بزرگ به جهان شعر و ادب عرضه داشته است که با تورق در کتابهاي تذکره و تاريخ مي‏توان به شخصيتهاي بزرگي در اين رشته‏ي از هنر دست يافت و به رواج و رونق شعر و ادب در اين سرزمين آگاه شد.

در کتاب تاريخ ادبيات در ايران تاليف دکتر ذبيح الله صفا جلد دوم ذيل شرح احوال انوري مولف به اين ماجرا اشاره مي‏کند که در تاريخ گزيده مسطور است که در زمان اباقاخان، ميان فضلاء

[صفحه 10]

کاشان در باب ترجيح و تفضيل شعر انوري و ظهير منازعت به وقوع پيوست و مجد همگر را حکم ساخته، اين قطعه بدو فرستادند:


اي آن زمين وقار که بر آسمان فضل
ماه خجسته منظر و خورشيد انوري‏


جمعي ز ناقدان سخن گفته‏ي ظهير
ترجيح مي‏نهند بر اشعار انوري‏


جمعي دگر برين سخن انکار مي‏کنند
في‏الجمله در محل نزاعند و داوري‏


رجحان يک طرف تو بديشان نما که هست
زير نگين طبع تو ملک سخنوري‏


همگر در جواب نوشت:


جمعي ز اهل خطه‏ي کاشان که برده‏اند
ز ارباب فضل و دانش گوي سخنوري‏


کردند بحث در سخن منشيان نظم
تا خود که سفت به درر دري دري‏


در انوري مناظره‏شان رفت و در ظهير
تا مر که راست پايه‏ي برتر ز شاعري‏


از آب فارياب يکي عرضه داد در
وز خاک خاوران دگري زر جعفري‏


ترجيح مي‏نهاد يکي مهر بر قمر
تفضيل مي‏نمود يکي حور بر پري‏


انصاف چون نيافت گروه از دگر گروه
من بنده را گزيد نظرشان به داوري‏


در کان طبع آن چو بگشتم کران کران
در قعر بحر اين چو نمودم شناوري‏


شعر يکي تر آمد چن در شاهوار
نظم دگر برآمد چون مهر خاوري‏


شعر ظهير اگر چه سرآمد ز جنس نظم
با طرز انوري نزند لاف همسري....


اين است اعتقاد رهي خوش قبول کن
گر تو مقلد سخن مجد همگري‏


«تاريخ ادبيات در ايران ج 2، ص 665-664«

روزگار صفويه را بايد از بارورترين دورانهاي ادبي کاشان به حساب آورد، زيرا سخن‏پردازاني چون کليم کاشاني، حکيم رکنا مسيح، ميرحيدر معمائي، فرقتي، سنجر و صدها شاعر ديگر از اين ديار در پيشبرد و تکامل شيوه‏ي شعر اين دوره (سبک هندي) سهمي بسزا دارند.

در اواخر دوران صفوي که سبک هندي به ابتذال مي‏گرايد، گروهي از سخن‏سرايان آن روزگار چون شعله و مشتاق و... به پايمردي صباحي بيدگلي، شاعري بلندآوازه از اين ديار مقدمات دگرگوني سبک هندي را فراهم نموده و با رواج دوباره‏ي سبک خراساني شيوه‏ي بازگشت ادبي را در تاريخ ادب اين سرزمين بنياد مي‏نهند و در دوره‏ي قاجاريه قصايد بلند و فاخر گويندگاني مانند: صبا، صبوري، شيباني و بهار زينت‏بخش تاريخ ادب اين سرزمين است.

خوشبختانه شهر کاشان در روزگار کنوني نيز شاعراني بلندپايه در دامن خويش پرورده است و هر کس که با شعر و ادب پارسي کم و بيش آشنايي دارد با نام اينان آشناست. کيست که قصيده‏پرداز سترگ معاصر مرحوم محمود منشي را نشناسد و يا از شعر دلکش و زيباي زنده‏ياد سهراب سپهري بيگانه باشد.

استاد رضا آل‏ياسين (همايون) سراينده‏ي کتاب نوراني و شريف نهج‏البلاغه را همه‏ي کساني که با شعر معاصر آشنايي دارند مي‏شناسند، وي در خانواده‏اي روحاني چشم به جهان گشوده پدر بزرگوارش

[صفحه 11]

مرحوم آيت‏الله ميرزا نظام‏الدين مجتهد کاشاني از جمله‏ي علماي بزرگ روزگار خويش بود، آن مرحوم علاوه بر آن که در فقه و اصول و کلام و فلسفه درجه‏ي اجتهاد داشت با شعر و ادبيات نيز بيگانه نبود. شايد گرايش آن مرحوم به شعر و ادب اين باشد که خود در خانواده‏ي شعر و ادب تربيت شده بود، چه مادر مرحوم ميرزا نظام‏الدين دختر مشرقي غفاري و مشرقي از شاعران معروف دوره‏ي قاجاري است و خوشبختانه ديوان مخطوطي از وي در يکي از کتابخانه‏هاي هند با بيش از شصت هزار بيت موجود است.

پدر مرحوم آيت‏الله ميرزا نظام‏الدين مرحوم آيت‏الله ميرابوالقاسم مجتهد کاشاني است که او نيز از جمله‏ي عالمان و فقيهان بزرگ روزگار خويش بود. استاد همايون در مقدمه‏ي کتاب «منظومه‏ي شهدا» اينگونه خاندان خود را معرفي مي‏کند:


حسيني تبارم به کاشان وطن
گزيده است قرن نهم جد من‏


همه شيعه‏ي پاک يزدان‏پرست
بر آن رشته‏ي مهر يازيده دست‏


بر اين پاک مردم همه مقتدا
هدايت نمودند خلق خدا


در اين خاندان آمدم در جهان
ولي نيستم همچنان دودمان‏


تبار مرا داد حق رهبري
ولي بر من آموخت او شاعري‏


به فردي گرفتم ره شاعري
گريزان ز کردار مدحتگري‏


مديحه‏سرايي نکردم ز کس
نيالودم از هجو بي‏جا نفس‏


به پاي گرازان نکردم نثار
ز شعر دري گوهر شاهوار


آري استاد همايون در خانداني پا به عرصه‏ي وجود گذاشت که همه‏ي قبيله‏ي او عالمان دين بودند. اما او عاشقانه راه شعر پيمود و معلم عشقش شاعري را بدو تعليم داد. همايون در انواع قالبهاي شعر از غزل و مثنوي و رباعي و... استادي مسلم است در شيوه‏ي غزل شيوه‏ي عراقي را پيروي مي‏کند و انصاف را که در اين سبک مهارتي تام دارد. در لابلاي غزلهاي همايون ابياتي را با مضامين بکر هندي نيز مي‏توان يافت که از شيريني و ملاحت خاصي برخوردار است:


مويت ز چنگ کودک دل تاب مي‏برد
رويت به جلوه رنگ ز مهتاب مي‏برد


چشمت خمار باده و از فتنه‏ي نگاه
از ديده‏ي بلازده خوناب مي‏برد


لعل لبت که تشنه به خون است صبح و شام
با نيم خنده آب مي ناب مي‏برد


بر خستگان غمزه چو با ناز بگذري
حسرت نصيب بخت مرا خواب مي‏برد


شهرت گرفتن شعر همايون که گفته بود
امروز دوغ رونق دوشاب مي‏برد


همايون نه‏تنها غزليات شيرين و دل‏انگيزي که در شيوه‏ي عراقي و هندي سروده است به سبب ارادت خالصانه‏اش به خاندان رسالت و امامت دو منظومه‏ي دل‏انگيز در بحر متقارب دارد: يکي به نام منظومه‏ي شهيدان کربلا که شرح ماجراي شهادت حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفاي اوست که اميدوارم هر چه زودتر به زيور طبع آراسته گردد و زلال سخنش تسلي‏بخش خاطر شيفتگان مکتب شهادت حسيني باشد.

منظومه‏ي ديگري که باز در همين قالب سروده شده کتاب حاضر که با مهارت کامل خطبه‏ها و

[صفحه 12]

سخنان گهربار مولي الموحدين علي بن ابيطالب (ع) را در سلاست و رواني کامل به رشته نظم کشيده است.

در پايان با آرزوي توفيق براي استاد همايون از خداوند بزرگ مي‏خواهم تا به عمر پر برکت ايشان بيفزايد تا در آينده باز هم شاهد ديگر آثار ارزشمند اين استاد گرانقدر باشيم.

ايدون باد. شهريور ماه يکهزار و سيصد و هفتاد و سه- کاشان- علي بهنيا

با عرض پوزش تقريظ توسط دکتر عباس بهنيا انجام پذيرفته که علي بهنيا ذکر شده است.

[صفحه 13]


صفحه 10، 11، 12، 13.