ثقفي
او زيدي بود که به اماميه گرويد و چون کتابي در «مناقب» و «مثالب» نگاشت و کوفيان آن را بزرگ داشتند و روايت آن را دشوار شمردند، گفت کدامين ديار از شيعه دورترند، [صفحه 14] گفتند اصفهان. سوگند ياد کرد که آن کتاب را جز در آن شهر روايت نکند. بدين سان در اصفهان اقامت گزيد و به نشر فرهنگ شيعي و علوي همت گماشت. ...او آثار بسياري دارد، از آن جمله است... کتاب «رسائل اميرالمؤمنين و اخباره».[1]. شيخ (ره) نيز آثار وي را برشمرده و از جمله نوشته است: «کتاب رسائل اميرالمؤمنين (ع) و اخباره و حروبه».[2]. نگاهي گذرا به عناوين آثار وي- که سوگمندانه قريب به اتفاق آنها تباه شده است- نشانگر موضع استوار و شناخت دقيق او از خلافت حق و حق خلافت است. و اين است راز موضع طعنآميز رجاليان اهل سنت بر او.[3] کتاب «الغارات» او که خوشبختانه در اختيار است از جمله آثار بس ارجمند و کارآمد تاريخ اسلام است و سرشار از کلمات، خطبهها و نامههاي امام علي (ع) و بيانگر مواضع مسلمانان در آن روزگار.[4].
ابواسحاق ابراهيمبن محمدبن سعيدبن هلال ثقفي کوفي (م283) از مورخان، محدثان و عالمان بزرگ سده سوم. او نيز از جمله کساني است که در جمع و تدوين خطبهها و نامههاي امام (ع) همت ورزيده است. نجاشي (ره) از آثار وي به تفصيل ياد کرده و از جمله نوشته است:
صفحه 14.