دعاي آن حضرت در کفايت بلا
خدايا! بياري تو حمله کرده، و به کمک تو راه چاره ميجويم، و به نصرتت ميجنگم، و از تو ياري ميجويم، و به تو مرده و زنده ميشوم، جانم را بتو تسليم کرده و کارم را بتو واگذار نمودم، و نيرو و تواني جز به اراده خداي برتر و والا نيست. خدايا! تو مرا خلق کرده و روزي داده، و مسرور نموده و پوشاندي، ميان بندگان به لطفت مرا بهرهمند ساختي، هر گاه سرگردان شدم مرا باز گردانده، و هر گاه لغزيدم مرا نگاه داشتي، و هر گاه بيمار شدم شفايم دادي، و هر گاه تو را خواندم اجابتم نمودي، اي آقايم از من خشنود باش که مرا خشنود کردي.
عبدالله بن فضل، از پدرش نقل ميکند که گفت: همراه هارون الرشيد بودم، روزي غضبناک رو بمن کرد در حاليکه شمشير را در دست داشت و آنرا ميچرخاند - آنگاه دخول امام کاظم - که بر او درود باد - را بر هارون الرشيد ذکر ميکند و اينکه آن حضرت را بر خلاف انتظار گرامي داشت، تا آنجا که گويد: به امام عرضه داشتم: چه چيزي خواندي که غضب هارون الرشيد را کفايت کردي؟ فرمود: دعاي جدم حضرت علي، - که بر او درود باد - که آن حضرت هر گاه آن را ميخواند به لشکري حمله نميبرد جز آنکه آنانرا پراکنده ميساخت، و به جنگجويي حمله نميکرد جز آنکه او را مقهور ميساخت، و آن دعاي کفايت بلاست، پرسيدم: آن دعا چيست؟ فرمود: اين است: