دعاي آن حضرت در استغفار هنگام خواب براي افزايش روزي
خداوند ميفرمايد: «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد که او آمرزنده است از آسمان نعمت را بر شما فرو ميريزد و با اموال و فرزندان شما را کمک کرده و راههاي روزي براي شما قرار ميدهد». من استغفاري به تو ياد ميدهم که هنگام خواب انجام دهي که خداوند روزيت را زياد گرداند، استغفار را نوشت و به مرد عرب داد و فرمود: هنگامي که به بستر خواب رفتي و خواستي بخوابي اين استغفار را بخوان و گريه کن و اگر گريهات نيامد خود را در حالت آنان قرار ده. امام حسين - که بر او درود باد - ميفرمايد: در سال بعد مرد عرب نزد امام آمد و گفت: اي اميرالمؤمنين خداوند نعمتش را بر من تمام نمود تا آنجا که جائي براي قرار دادن حيوانات خود ندارم، امام فرمود: اي برادر عرب بدان سوگند به خدائي که محمد را به حق به رسالت برگزيد هيچ بندهاي اين استعفار را نميخواند جز آنکه خداوند گناهانش را آمرزيده و حوائج مشروعش را تحقق مي بخشد، و به برکت اين استغفار مال و فرزندانش افزايش مييابد: بنام خداوند بخشنده مهربان، خدايا از تو آمرزش ميخواهم از هر گناهي که بدنم به تندرستي تو بر آن نيرو گرفته، يا دستم به واسطه نعمتت بدان دست يافته، يا بواسطه روزي گستردهات دستم بسوي آن گشوده شده است، يا هنگام ترس از تو در آن به بردباريت اتکا نموده، يا به پرده پوشيت آنرا از مردم پوشانده، يا به بردباريت در آن از غضبت در امان ماندم، يا در آن بر عفو بزرگوارانهات تکيه نمودم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم از هر گناهي که به امانتم در آن خيانت کرده يا به سبب انجامش جانم را پست گرداندم، يا با آن پشتم را سنگين نمودم، يا لذتم را پيش انداختم، يا شهوتم را ترجيح دادم، يا بخاطر ديگران در آن تلاش کردم، يا با آن دنباله روندگان خود را گمراه نمودم، يا در برابر منع کنندگان حقم کيد و مکر کردم، يا با آن بر دشمنانم غلبه نمودم، يا با حيله بر او چيره گرديدم، يا او را بر تو واگذار کردم ولي تو مانع کارم نگرديدي، در حاليکه انجام گناهان را از طريق من زشت ميشمردي ولي بردباري نمودي، امّا پروردگارا از گذشته بدان علم داشتي مرا مجبور بدان ننموده و با غلبه مرا بر انجامش اجبار ننمودي، و در آن به من ظلم و ستمي نکردي، براي آن و براي تمام گناهان از تو آمرزش ميخواهم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که از آن بسويت توبه کرده و بر انجامش اقدام نمودم، و در حال انجام از تو حيا ميکردم، و از تو ميهراسيدم، و باز آنرا انجام مي دادم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که بر من نوشتهاي به سبب کار نيکي که قصدم بود آنرا براي تو انجام دهم امّا قصدهاي ديگر در آن داخل شد، و اموري در آن وارد شد که خالص براي تو نگرديد، يا مستحق اموري گرديدم که بخاطر غير تو انجام داده بودم و بسياري از کارهايم اينگونه است. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که بر من لازم گرديد بسبب عهدي که با تو بستم، و پيماني که با تو برقرار نمودم، و ذمهاي که بخاطر تو در حق يکي از مخلوقاتت آنرا مشغول ساختم، آنگاه بدون آنکه ضرورتي باشد آنها را نقض کردم، بلکه حرص و طمع مرا لغزانيد و به انجام آن واداشت، و از رعايت پيمانهايم مرا بازداشت. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که در آن از بندگانت وحشت کردم و از غير تو ترسيدم، و از بندگانت حيا کردم، آنگاه افعالم را بسوي تو فرستادم، خدايا از تو آمرزش ميخواهم آنها را انجام دادم در حاليکه يقيناً ميدانستم که مرا بر ارتکاب آن عقاب ميکني اما با اين همه آن را انجام دادم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که شهواتم را بر طاعتت پيش انداختم، و محبتم را بر فرمانت مقدم داشتم، و جانم را به ناخشنودي تو خشنود ساختم، در حاليکه مرا به نهيت نهي نموده و آنچه لازم بود براي انذارم بيان کردي و وعيدت را بر من القا نمودي. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که دانسته يا از آن غافلم، يا فراموش کرده، يا عمداً يا به خطا انجام دادهام، از آنچه شکي ندارم تو از آن از من سؤال خواهي کرد، و جانم در گرو آنهاست، اگر چه آنها را فراموش کرده يا از آنها در غفلت بسر برم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که در برابرت انجام دادم در حاليکه ميدانستم مرا ميبيني و از توبه بسويت غافل گرديدم، يا فراموش کردم از آن توبه کنم، يا فراموش نمودم از تو آمرزش بخواهم، خدايا از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که بر آن وارد شده و گمان نيک به تو داشتم که مرا بر آن عذاب نکرده، و از آن مرا کفايت مي کني. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که بخاطر آن از جانب تو مستوجب ردّ دعا و محروميت اجابت و حسرت طمع و زوال اميد گرديدهام. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که پيامد آن حسرت و پشيماني و حبس روزي و رد دعاست، خدايا از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که پيامد آن بيماريها و مرضهاي سخت و عذاب و پايان آن حسرت و پشيماني است. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که آنرا به زبان ستايش يا جانم بدان خشنود گرديد، يا آنرا مرتکب شدم، در حاليکه آن نزد تو زشت بوده و همانند آن را عقاب نموده و انجام دهندهاش را مبغوض ميداري. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که در شب يا روز، در خلوت و در جائي که کسي مرا نميديد آن را انجام دادم، و بخاطر گمان نيکم بتو از ترک آن بخاطر ترس از تو منصرف شدم، و نفسم آنرا برايم زينت داد و گناه را انجام دادم، در حاليکه ميدانستم آن نافرماني توست. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که آن را کم يا سبک يا بزرگ شمردم، و مرتکب آن گرديدم، خدايا از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که در آن به يکي از بندگانت ياري کردم، يا براي خود آن را تزئين نمودم، يا آن را به ديگري اشاره کرده و غير خود را به آن دلالت نمودم، يا عمداً بر آن اصرار ورزيدم، يا با حيله بر انجامش استمرار ورزيدم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که با حيله بر آن ياري جستم به چيزي که براي تو انجام ميگيرد، يا به مانند آن بر طاعتت ياري جسته ميشود، يا بمانند آن به تو نزديکي ميجويند، و آنرا از مردم پنهان داشته و امر را بر آنان مشتبه گرداندم، گويا با حيله ميخواستم بنمايانم که قصدم تو هستي، در حاليکه قصدم نافرماني تو بود و آنرا مخفي داشته و بر غير طاعتت به انجام ميرساندم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که آنرا برايم نوشتهاي، به سبب خودپسندي نسبت به خود، يا رياء، يا به گوش مردم رساندن، يا تکبر، يا فخر فروشي، يا تفرج، يا خوشگذراني، يا حقد، يا کينه، يا تعصب، يا غضب، يا خوشحالي، يا بخل، يا حرص، يا طمع، يا خيانت، يا دزدي، يا دروغ، يا بازي، يا تفريح، يا بگونهاي که بمانند آن گناه انجام ميگيرد و به ارتکاب آن هلاکت انسان حتمي است. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که در علمت مقدر شده که من آن را مرتکب ميگردم، و با ميل نفساني بر آن وارد شده و به اراده خود آنرا مرتکب گرديدم، و با محبت و لذت آنرا انجام داده، و آنرا خواستم، زيرا تو خواستي که آنرا بخواهم، و اراده نمودم آنگاه که اراده نمودي تا آنرا اراده نمايم، و آنرا مرتکب گرديدم زيرا در تقدير گذشته و علم نافذت مقدر شده که آنرا انجام دهم، در حاليکه به اجبار مرا در آن وارد نساخته، و به زور بر من تحميل ننمودي، و در آن بمن ظلم و ستم روا نداشتي، پس براي آن و براي هر گناهي که علمت تعلق گرفته که تا آخر عمر آنرا مرتکب ميشوم از تو استغفار و طلب آمرزش دارم. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که بوسيله غضبم مرا از خشنوديت دور ساخت، و جانم به خشنوديت مايل گرديد ولي از آن ناخشنود شد، يا از غير تو در آن هراسيدم، يا در آن با اوليائت به دشمني پرداخته، يا با دشمنانت دوستي برقرار نمودم، يا آنان را بر برگزيدگانت ترجيح دادم، يا دوستانت را خوار گرداندم، يا در آن از طلب خشنوديت کوتاهي کردم، اي بهترين آمرزندگان. خدايا! از تو آمرزش ميخواهم براي هر گناهي که از آن بسويت توبه نموده آنگاه آنرا مرتکب شدم، از تو آمرزش ميخواهم براي پيمانهائي که از جانب خود بتو عطا کرده ولي وفا ننمودم، و از تو آمرزش ميخواهم براي نعمتهائي که بمن عنايت نمودي و بدان بر گناهت ياري جستم، و از تو آمرزش ميجويم براي کارهاي نيکي که قصدم تو بودي ولي غير تو در آن داخل شد. و از تو آمرزش ميخواهم از آنچه مجوّزات تو در امور مشتبه مرا بدانها خواند و نزد تو حرام بود، و از تو آمرزش ميخواهم از آنچه جز تو بدان آگاه نيست و از آن مطلع نميباشد، و جز با بردباريت توان حمل آنرا نداشته، و جز عفو گسترده ات توانائي شمول آنرا ندارد. و پروردگارا از تو آمرزش خواسته و بسويت توبه ميکنم از ظلمهاي بسياري که براي بندگانت نزد من بود و قادر نيستم آنها را در حقشان صورت دهم، يا ايشانرا از خود راضي کنم، يا بر من گواه باشد، زيرا از حليت و طلب آن از آنها و آگاه نمودشان حيا و شرم نمودم، و تو قادري که آنها را بر من ببخشايي و آنان را از من راضي گرداني، بهر گونه که بخواهي، و به هر چه که بخواهي، اي مهربانترين مهربانان، و بهترين حکم کنندگان، و بهترين بخشندگان. خداوندا! آمرزش خواهيم از تو با اصرار بر آن از پستي، و آمرزش نخواستنم با شناخت گستردگي جود و رحمتت از ناتواني است، پروردگارا چه بسيار بمن محبت نمودي در حاليکه از من بينيازي، و چه بسيار نسبت بتو خشم نمودم در حاليکه بتو و به رحمتت نيازمندم، پس اي آنکه وعده نمود و وفا کرد، و تهديد نمود و از آن گذشت، خطاهايم را ببخش و از من در گذر و مرا مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترين مهرباناني.
امام رضا، از پدرانش، از امام سجاد، از پدرش امام حسين - که بر آنان درود باد - نقل ميکند: روزي در خدمت حضرت علي - که بر او درود باد - نشسته بودم که مرد عربي وارد شد و گفت: اي اميرالمؤمنين مردي هستم عيالوار و از مال دنيا چيزي ندارم، امام فرمود: اي برادر عرب چرا استغفار نميکني تا حالت اصلاح شود، مرد عرب گفت: اي اميرالمؤمنين من بسيار استغفار ميکنم و حالم تغيير نميکند، امام فرمود: