دعاي آن حضرت در روز جنگ جمل قبل از نبرد















دعاي آن حضرت در روز جنگ جمل قبل از نبرد



خدايا تو را سپاس مي‏گويم که تو شايسته سپاس و ستايشي، بخاطر رفتار نيکويت و عطوفت و مهرت نسبت به من، و بر آنچه از نور خود بر من عطا فرمودي، و رحمتت را بوسيله آن بر من تفضل و نعمتت را بر من گستراندي.

اي مولايم در باره من چنان بزرگي کردي که تمام کوشش و سپاسگزاريم سزاوار توست، بخاطر گذشت و نعمتهاي ديرينه‏ات نزد من، و پياپي بودن نعمتهايت و پشت سرهم بودن احسانت، بدان حد که قادر به در بر گرفتن بهره‏ام و اصلاح نفسم نيستم.

ولي تو اي مولايم احسانت را از آغاز بر من عطا فرمودي و مرا به دينت رهنمون گرديدي، و خود را بمن شناساندي، و همه کارهايم را به کفايتت تثبيت فرمودي و به انجام رساندي، و در نتيجه سختي بلا را از من دور گرداندي، و گرفتاري قضا و قدر را از من باز داشتي، از اينرو من جز به نيکي از تو ياد نکرده و جز زياده بخشي از تو نديدم.

بار الها! چه بسيار بلا و سختي که از من دور گرداندي و در غير من آنرا نمايان ساختي، و چه بسيار نعمتهايي که چشمانم را بدان روشن گرداندي، و چه بسيار کارهاي نيکي که در مورد من بعمل آوردي.

خدايا! تو کسي هستي که در هنگام بيچارگي دعايم را اجابت کردي، و تو کسي هستي که در غمها اندوهم را بر طرف نمودي، و تو کسي هستي که انتقامم را از دشمنانم گرفتي.

هنگام دعا و خواندنت تو را دور نيافته و نمي‏يابم، و هنگام درخواست تو را گرفته نمي‏پندارم، و هنگام خواستن تو را از خود روي گردان نديدم، تو را اي پروردگارم چنان يافتم که رفتارت با من پسنديده، و نعمتهاي نيکويت نزد من موجود، و تمام کارهاي تو نزد من زيباست، زبان و عقل و اعضاء بدنم، و تمام آنچه زمين از من در روي خود حمل مي‏کند تو را مي‏ستانيد.

اي مولايم! از تو مي‏خواهم به حق نورت که از عظمتت منشأ گرفته و آن از مشيّت و اراده‏ات ناشي شده است، و از تو مي‏خواهم به آن نامت که برتري جسته از اينکه بر من به سبب شکر واجبم در حق نعمتهايت منت گذاري، پروردگارا چه مقدار بر آنچه مرا از آن دور کرده و به کناره گرفتن از آن ترغيب فرمودي حريصم، و اگر تو به زهد در دنيا و پرهيزکاري در آخرت مرا ياري نگرداني هلاک مي‏شوم.

پروردگارا! خواسته‏هاي دنيايي از آميزش با زنان و فرزندان مرا بسوي خود خواند، و من شتابان دعوتشان را پذيرفته و آزادانه دل به آنها بستم، ولي انگيزه‏هاي آخرتي همچون زهد و تلاش مرا بسوي خود خواندند، اما بدانها توجهي نکردم و بسوي آنها شتاب ننمودم، همچون شتابي که نسبت به متاع بي‏ارزش و پوسيده و خشک دنيا و آن سرابي که بزودي زائل مي‏شود اعمال کردم.

پروردگارا! مرا ترسانده و تشويق کردي و بر من دليل آوردي، امّا آنگونه که سزاوار بود از تو نترسيده، و مي‏ترسم که از کوشش در باره تو کوتاهي کرده باشم و دلائلت را بي‏ارزش نموده باشم.

خدايا! در اين دنيا کوششم را خالصانه براي خود و در طاعت و فرمانبرداريت قرار ده، و دلم را سرشار از ترس خود بنما، و تقصيرها و کوتاهي‏ها و کاستي‏ها و هر چه از آن بر خود مي‏ترسم را به ترس از تو و شکيبايي در طاعت و فرمانبرداريت و عمل به آنها مبدل فرما، اي داراي جلالت و بزرگواري، سپرم در مقابل گناهان را محکم و نيکيهايم را دو چندان گردان، چرا که تو براي هر که بخواهي دو چندان مي‏گرداني.

خدايا! درجاتم را در بهشت بلند گردان، و به تو پناه مي‏برم از خوراکي و آشاميدني زياده از حد، و بتو پناه مي‏برم از شر آنچه مي‏دانم و از شر آنچه نمي‏دانم، و بتو پناه مي‏برم از تمامي کارهاي زشت آنچه مخفي و آنچه آشکار است، و پروردگارا بتو پناه مي‏برم از اينکه ناداني را به علم و دانائي بخرم همچنانکه غير من چنين کرده‏اند، يا سفاهت و بيخردي را به حلم و بردباري، يا جزع و بي‏تابي را به صبر و شکيبائي، يا گمراهي را به هدايت، يا کفر را به ايمان خريدار باشم.

پروردگارا! بدان بر من منت گذار، چرا که تو سرپرست صالحين بوده و اجر نيکوکاران را ضايع نمي‏سازي، و سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است.