دعاي آن حضرت در تاريکي شب
«بدرستيکه در خلقت آسمانها و زمين - تا آخر آيه » - تا آنجا که گويد: - آنگاه راه ميرفت و ميفرمود: کاش ميدانستم در اوقات غفلتم آيا از من روي گردانده يا به من مينگري، و کاش ميدانستم در هنگام خوابم و شکر گذاريم در نعمتت حالم چگونه است.
از حبه عرني روايت شده که گفت: در حالي که من و نوف در حياط قصر کوفه خواب بوديم در آخر شب امام - که بر او درود باد - را ديديم که همانند انسان سرگردان و عاشق دست بر ديوار گرفته و اين آيات را ميخواند: