دعاي آن حضرت در ستايش خدا در مورد نعمتهايش و پناه بردن به...















دعاي آن حضرت در ستايش خدا در مورد نعمتهايش و پناه بردن به خدا از سختيها



آن حضرت اين دعا را بسيار مي خواند:

ستايش ويژه خداوندي است که مرا بيمار نساخته و مرگم را متحقق نگردانده است، به بيماريهاي بد منظر دچار ننموده، و به کيفر بدترين اعمالم مرا دچار نکرده، و مرا بدون فرزند قرار نداده، مرتد از دين و منکر پروردگارم ننموده، چنانم نساخته که از ايمانم وحشت داشته باشم و نيز ديوانه ام نکرده، و به کيفر و عذاب امتهاي گذشته گرفتارم ننموده است.

شب را به روز آوردم در حاليکه بنده اي مملوکم، و به نفس خود ستم کرده ام، (خدايا) حجتت بر من تمام و من در برابرت دليل و برهاني ندارم، جز آنچه تو مي بخشي نمي توانم چيزي را تهيه کنم، و جز اينکه تو مرا نگاه مي داري من قدرت ندارم خويش را از چيزي حفظ نمايم.

پروردگارا! به تو پناه مي برم از اينکه بي نيازيي که به من بخشيده اي سلب گردد و نيازمند شوم، و در هدايتت گمراه گردم، و در سايه حکومتت بر من ستم شود، و با وجود اينکه همه چيز در دست توست مقهور و مغلوب شوم، خدايا نخستين نعمت گرانبها از نعمتهاي خويش که از من باز مي گيري جانم باشد، و نخستين امانتي که از من باز مي ستاني از ميان همه نعمتها نعمت جانم باشد.

بار الها! به تو پناه مي برم از اينکه از گفتارت روي گردانيم، و يا به کناره گيري از آئينت فريفته شويم، و يا اينکه هوا و هوسهاي سرکش دل - نه هدايتي که از جانب تو آمده است - بر ما چيره گردد.