دعاي آن حضرت در روز بيست و نهم
خدايا! جامه تندرستي را بمن بپوشان تا زندگي بر من گوارا گردد، و کارم را به آمرزش پايان ده تا گناهان به من زيان نرساند، و از رويدادهاي ناگوار دنيا و اندوههاي آخرت کفايتم فرما تا بوسيله رحمت خويش در بهشتم در آوري، براستي تو بر هر چيزي توانائي. خدايا! به کار پنهانيم آگاهي پس عذر خواهيم را بپذير، و حاجتم را مي داني پس خواسته ام را به من عطا کن، و آنچه در دل دارم را مي داني پس گناهانم را بيامرز. خدايا! حاجتم را مي داني و از گناهانم آگاهي پس همه حاجاتم را برآور و همه گناهانم را بيامرز، خدايا توئي پروردگار و منم پرورش يافته، و توئي مالک و من مملوکم، و توئي عزيز و من ذليلم، و توئي زنده و من مردهام. و توئي نيرومند و من ناتوانم، و توئي بي نياز و من نيازمندم، و توئي باقي و من فانيام، و توئي عطا کننده و من خواهندهام، و توئي آمرزنده و من گناهکارم، و توئي آقا و من بندهام، و توئي دانا و من نادانم. من از روي ناداني نافرمانيت کرده و بخاطر جهالت مرتکب گناهان شدم، و از روي ناداني از يادت خارج گرديدم، و از روي ناداني به دنيا متمايل شدم، و از روي ناداني فريفته زر و زيور آن گشتم، و تو نسبت بمن از خودم مهربانتري، و بيش از خودم بمن توجه داري، گناهم را بيامرز و مرا مشمول رحمتت قرار ده، و از آنچه ميداني درگذر، براستي تو عزيز و بزرگوارتر هستي. خدايا! مرا به درستترين کارها هدايت فرما، و از شر خودم نگاهمدار، خدايا روزيم را گسترده گردان، و عمرم را طولاني و گناهانم را بيامرز، و مرا از کساني قرار ده که دينت را ياري کنند، و فرد ديگري را بجاي من قرار مده. اي مهربان اي نعمت دهنده، اي زنده اي پاينده، دلم را بياد خودت آسوده گردان، معبودي جز تو نيست. خدايا! اي پروردگار آسمانهاي هفتگانه و اي پروردگار زمينهاي هفتگانه و آنچه در آنها و آنچه ميان آنها است، و پروردگار سبع مثاني و قرآن بزرگ و پروردگار جبرئيل و ميکائيل و اسرافيل، و پروردگار تمامي فرشتگان، و پروردگار محمد خاتم پيامبران و تمامي رسولان، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از خدمتکاري بندگانت بينياز فرما، و به پرستش خود موفقم دار، از روي آساني و کفايت و قناعت و يقين صادقانه در توکل کردن بر تو. خدايا! از تو مي خواهم بحق اسم اعظمت که آسمان و زمين و هر چه در آنها و هر چه در ميان آنهاست همه به آن پايدار است، و مردگان را بدان زنده و زندگان را بدان بميراني، و شماره عمرها و وزن کوهها و پيمانه درياها را بدان بشماري، و شخص خوار را بدان عزيز گردانده و عزيز را بدان خوار کني، و هر چه را خواهي بوسيله آن انجام دهي، و بوسيله آن به چيزي امر به ايجاد نمائي. و چون خواهندگان بوسيله آن چيزي از تو بخواهند خواستهشان را به آنها عطا فرمائي، و چون دعا کنندگان بوسيله آن به درگاهت دعا کنند اجابتشان کني، و چون پناه جويان بدان پناه جويند پناهشان دهي، و چون درماندگان بدان تو را خوانند نجاتشان دهي، و چون شفاعت خواهان بوسيله آن به درگاهت واسطه آرند واسطهشان را بپذيري، و چون فرياد خواهان بدان از تو فرياد خواهي کنند به فريادشان رسي، و چون گريزندگان بوسيله آن با تو سخن گويند به آوازشان گوش فرا دهي، و چون توبه کنندگان بوسيله آن بتو روي آورند توبهشان را بپذيري. از تو ميخواهم اي آقا و سرپرستم، و اي معبودم و اي نيرويم و اي اميدم، و اي پناهگاهم و مايه افتخارم، و اي ذخيرهام براي دين و آخرتم، و از تو مي خواهم بنام بزرگتر بزرگترت. و تو را مي خوانم بدان نام براي گناهي که جز تو کسي آنرا نيامرزد، و براي بلائي که غير از تو کسي آنرا بر طرف نسازد، و براي اندوهي که جز تو کسي قدرت برطرف ساختنش را ندارد، و براي آن گناهانم که با آنها به مبارزه تو آمدم، و هنگام ارتکاب آنها از تو شرم و حيا نکردم. و من اينک خطاکارانه و گناهکار به درگاهت آمدهام، و زمين با گستردگيش بر من تنگ گشته، و چاره جوئي برويم بسته شده، و دانستهام که پناهگاه و نجات دهندهاي از تو جز با تضرع به درگاهت نيست. و من اکنون در پيشگاه توأم، در حال گناهکاري و خطا صبح کرده و شام نمودم، و درمانده اي هستم که براي گناهم آمرزندهاي جز تو سراغ نداشته، و براي شکستگيم جبران کنندهاي غير از تو ندارم، و برطرف کنندهاي براي غمم جز تو نمي يابم، و من همان سخني را بر زبان ميآورم که بندهات يونس گفت، در آن زمان که توبهاش را پذيرفتي و از اندوه نجاتش دادي، به اميد آنکه توبهام را بپذيري و از گناهان نجاتم بخشي: اي خدايم معبودي جز تو نيست پاک و منزهي و من از ستمکارانم. و اي آقايم و ياورم از تو مي خواهم بحق نام اعظمت که دعايم را مستجاب گرداني و خواستهام را عطا کني، و به رحمتت با حال تندرستي در گشايش کارم از نزد خود شتاب فرمائي، در حاليکه کاملترين نعمتها و بهترين روزي و وسعت و آسايش و تمامي نعمتهائي را که مرا به آنها عادت دادهاي را بمن ارزاني داري. معبودم و سپاسگزاري آنچه بمن دادهاي را روزيم گرداني، و تا زنده هستم آنرا بر من کامل نمائي، و چون مرا ميراندي از گناهان و خطاها و تندرويهايم درگذري، تا در نتيجه خوشبختي دنيا و نعمت آخرت مرا فراگير شود. خدايا! مقدرات شب و روز بدست توست، و مقدرات ماه و خورشيد در اختيار تو مي باشد، و مقدرات خير و شر بدست توست، پس اي خدايم دين و دنيا و آخرت و همه کارهايم را برايم مبارک گردان، خدايا معبودي جز تو نيست وعدهات حق بوده و ديدارت حق مي باشد، بر محمد و خاندانش درود فرست و عمر مرا به بهترين کردارهايم پايان ده، در حاليکه از من خشنود گشتهاي جانم را بگير، اي زنده اي پاينده، اي برطرف کننده غم بزرگ، بر محمد و خاندانش درود فرست و روزي پاکيزهات را به اندازه بخشش و بزرگواريت بر من گسترده گردان. خدايا! تو متکفل روزي من و روزي هر جنبندهاي گشتهاي، اي بهترين خوانده شده، و اي بهترين درخواست شده، و اي آنکه عطايش از همه گسترده تر، و براي اميد از همگان برتري، در روزي من و روزي خاندانم وسعت عطا کن. خدايا! در آنچه از فرمان حتمي خود و در آنچه از دستور حکيمانهات در شب قدر که بازگشت ندارد و تغيير پذير نيست حکم کرده و مقدر فرمودهاي، مقرر کن که بر محمد و خاندانش درود فرستاده و بر او و خاندانش برکت عطا کني، چنانچه بر ابراهيم و خاندانش درود فرستاده و برکت دادي و ترحم فرمودي، براستي تو ستوده و بزرگواري. و ديگر آنکه نام مرا در زمره حجاج خانه محترم کعبهات ثبت فرمائي، آنانکه حجشان مقبول، و تلاششان مورد تقدير، و گناهانشان آمرزيده، و اعمال بدشان بخشوده شده، و روزيشان وسيع گشته، و تنشان سالم، و ترسشان برطرف شده است، و نيز در آنچه حکم کرده و مقدر فرمودهاي مقدر کن که عمرم را طولاني گردانده و در روزيم بيفزائي. اي آنکه پيش از هر چيز بوده و پس از هر چيز خواهي بود، و اي هستي دهنده هر چيز، ديدگان به خواب روند، و ستارگان به خاموشي گرايند، و تو زنده پاينده اي هستي که چرت و خواب تو را نگيرد. خدايا! بحق جلال و بردباري، و عظمت و بزرگواريت از تو ميخواهم که بر محمد و خاندانش درود فرستي و مرا بيامرزي، و پدر و مادرم را نيز آمرزيده و آن دو را مشمول رحمت گسترده خويش بگرداني، چنانچه در خردسالي مرا تربيت کردند، اي مهربانترين مهربانان. خدايا! به آن جهت که قدرتمندي و بر هر چيز توانائي، و بگونهاي هستي که هر کاري را بخواهي خواهد شد، از تو مي خواهم که مرا و برادران و خواهران با ايمان مرا بيامرزي، براستي که تو مهربان و بخشندهاي. ستايش خداي يکتائي را سزاست که ما را در ميان گرسنگان سير کرد، ستايش خداي يکتائي را سزاست که ما را در ميان برهنگان پوشانيد، ستايش خداي يکتائي را سزاست که ما را در ميان افراد پست گرامي داشت، ستايش خداي يکتائي را سزاست که ما را در ميان بيمناکان ايمني بخشيد، ستايش خداي يکتائي را سزاست که ما را در ميان گمراهان هدايت فرمود. اي اميد مؤمنان اميدم را به نااميدي مبدل مکن، و اي ياور مؤمنان ياريم نما، و اي فريادرس فريادخواهان به فريادم برس، اي اجابت کننده توبه کنندگان توبهام را بپذير، براستي توبهپذير و مهرباني. کافي است مرا پروردگار از پرورندگان، کافي است مرا خداي مالک از مملوکان، کافي است مرا آفريدگار از آفريدگان، کافي است مرا روزي دهنده از روزي خوران، کافي است مرا پروردگار جهانيان، کافي است مرا آنکه هميشه مرا کفايت کرده، کافي است مرا آنکه او مرا کافي مي باشد، کافي است مرا خدا و او نيکو وکيلي است، کافي است مرا خدا، معبودي جز او نيست بر او توکل کرده و او است پروردگار عرش بزرگ. معبودي جز خدا نيست و خدا بزرگتر است، بزرگ بودن مبارکي از آغاز روزگار تا پايانش، معبودي جز خدا نيست پروردگار هر چيز و وارث آنها، معبودي جز خدا نيست معبود هر معبود که در جلالتش والاست، معبودي جز خدا نيست که در هر کارش ستوده شده است، معبودي جز خدا نيست بخشنده و مهربان بر هر چيز. معبودي نيست جز خداي زنده که در ملک وجود زندهاي همانند او نيست، معبودي نيست جز خداي پاينده آنکه چيزي از دايره علمش بيرون نرفته و بر او سنگيني نکند، معبودي نيست جز خداي يکتاي باقي، آنکه آغاز هر چيز و پايانش است، معبودي نيست جز خداي جاويداني که ملک و هستيش زوال و فنا نپذيرد. معبودي نيست جز خدا آن بي خلل و عيبي که شبيه ندارد و چيزي همانندش نيست، معبودي نيست جز خداي آفريننده که چيزي همتاي او نبوده و به وصفش در نياورند، معبودي نيست جز خداي بزرگي که دلها به بزرگيش راه نيابد، معبودي نيست جز خداي آفريننده و پديد آورنده، بيآنکه نمونهاي براي آنها پيش از ايشان وجود داشته باشد. معبودي نيست جز خدائي که از هر آفتي به سبب مقام قدسش پاک و پاکيزه است، معبودي نيست جز خداي کفايت کننده و بسيار بخشنده بر مخلوقات از عطاهاي کرم و فضلش، معبودي نيست جز خداي پاک از هر ستم که بدان راضي نبوده و کارهايش بدان مخلوط نگشته است، معبودي نيست جز خداي مهربان که رحمتش همه چيز را فرا گرفته. معبودي نيست جز خداي نعمت بخش احسان کننده که نعمتش همه مخلوقات را شامل گشته، معبودي نيست جز خداي پاداش دهنده بندگان و هر کس بخاطر ترس از او خاضعانه بپا خاسته، معبودي نيست جز خداي آفريدگار هر که در آسمانها و زمينها است و بازگشت همگان بسوي اوست، معبودي نيست جز خداي بخشنده هر فرياد خواه و محبت کننده، و فريادرس و پناهش. معبودي نيست جز خداي نيکي کننده که زبانها قادر به توصيف همه جهات عدالت و پادشاهي و عزتش نيست، معبودي نيست جز خداي پديد آورنده موجودات که براي خلقت آنها نيازي به ياوراني از خلقش نداشت، معبودي نيست جز خداي داناي هر غيب و ناديدني و نگهداري چيزي بر او سنگيني نکند، معبودي نيست جز خداي برانگيزاننده از اينکه فاني گردد، در آن هنگام که مردمان بخاطر دعوتش از ترس او گرد آيند. معبودي نيست جز خداي بردبار شکيبا که هيچيک از آفريدگانش برابري او نتواند، معبودي نيست جز خداي نيکوکاري که به لطف خويش بر همه خلق خود نعمت دارد، معبودي نيست جز خداي نيرومند والا مقام که به کار خود مسلط است و چيزي در برابر او وجود ندارد. معبودي نيست جز خداي قاهر سختگيري که هيچکس طاقت انتقامش را ندارد، معبودي نيست جز خداي والا مقام که در عين بلندي نزديک است، معبودي نيست جز خداي جبار که هر چيز را به قهر نيروي سلطنتش خوار و زبون ساخته، معبودي نيست جز خدايي که روشني هر موجود است، آنکه روشنيش همه تاريکيها را از هم شکافته، معبودي نيست جز خدايي که از هر بدي پاک بوده و چيزي برابريش نتواند کرد. معبودي نيست جز خداي نزديک پاسخ دهنده نزديکي که از هر چيز نزديکتر است، معبودي نيست جز خداي بلند مرتبه که مقامش در آسمانها شامخ و بلندي رتبهاش فوق هر چيز است، معبودي نيست جز خداي پديد آورنده هر پديده، و آفريننده و بازگرداننده آن به قدرت خويش پس از فنا و نابوديش، معبودي نيست جز خداي بزرگوار که از هر چيز بزرگتر است، و عدالت دستور او و راستي وعده اوست، معبودي نيست جز خداي بزرگوار که پندارها به مقام و شوکتش نرسد. معبودي نيست جز خدايي که گذشت بسيار دارد، و دادگري که عدالتش همه چيز را پر کرده، معبودي نيست جز خداي بزرگ داراي وصف فاخر و نيرومندي و بزرگي که عزتش به خواري مبدل نگردد، معبودي نيست جز خداي بزرگ که زبانها نتواند نعمتها و ثنايش را باز گويد. و او چنان است که خود توصيف کرد، و ثناي خويش گفته: خداي بخشاينده مهربان، حق آشکار، داراي برهان و دليل، بزرگ دانا توانا، پروردگار بزرگوار، بي عيب ايمني بخش، مراقب نيرومند، مقتدر عظيم الشأن، آفريدگار ايجاد کننده، صورتگر، نور، ستوده، بزرگ، معبودي جز او نيست، بر او توکل کنم و او پروردگار عرش بزرگ است.
معبودي نيست جز خداي بردبار بزرگوار، معبودي نيست جز خداي والاي بزرگ، پاک و منزه است خدا، آنکه پروردگار آسمانهاي هفتگانه و زمينهاي هفتگانه و آنچه در آنها و آنچه در ميان آنهاست و پروردگار عرش بزرگ، و ستايش مخصوص خدا پروردگار جهانيان است، و خداوند برتر است آنکه بهترين آفرينندگان است، و نيرو و تواني جز به خداي والاي بزرگ نيست.