دعاي آن حضرت در روز پنجم ماه















دعاي آن حضرت در روز پنجم ماه



خدايا! ستايش شايسته توست در شب آنگاه که پايان پذيرد و در صبح هنگاميکه آشکار گردد، و ستايش تو را سزاست ستايشي که آغازش به سپاسگزاري تو رسد و پايانش به رضوان و خشنوديت پايان پذيرد، ستايش تو را سزاست در آسمانها که ستوده‏اي و در بندگان و شهرهايت که مورد پرستشي.

خدايا! سپاس و ستايش تو را سزاست در مقدراتت و در حال وسعت و آسايش، و در وقت فشار و سختي، و در نعمتهاي آشکار و در نعمتهاي پياپي، و تو راست ستايش، پروردگار ستايش و سرپرست آن، ستايش از تو آغاز شده و به تو پايان پذيرد.

ستايش خداي را در آغاز شب و پايان روز، و ستايش خداي را در گذشتگان و آيندگان، و ستايش خداي را به وسعت آسمانها و زمينها، و آنچه خودش پس از اينها خواسته باشد تا آنگاه که خشنود گردد.

ستايش خداي را به شماره آفريدگانش و بيش از اين هر اندازه که خواهد، زيرا او هر چيز را به شماره در آورد، و رحمت و علمش همه چيز را فرا گرفته است، ستايش خدائي را سزاست که آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است را در شش روز آفريد، سپس به عرش پرداخت، ستايش خدائي را سزاست که آسمانها را بدون ستوني که ديده شود برافراشت، ستايش خدائي را سزاست که آسمان دنيا را به چراغها زينت داد و آنها را وسيله دور کردن شياطين نمود.

ستايش خدائي را سزاست که زمين را گسترانيد و براي ما در آن گونه‏هاي مختلف از درخت و زراعت و ميوه‏جات و خرما رويانيد، ستايش خدائي را سزاست که در زمين بوستانها و انگورها قرار داد و چشمه‏ها جوشانيد و نهرها قرار داد، ستايش خدائي را سزاست که در زمين کوههاي استوار بنيان نهاد، تا ما را نلرزاند، و آنها را ميخهائي براي زمين قرار داد.

ستايش خدائي را سزاست که دريا را مسخر ما نمود، تا کشتي در آن به امر وي جريان يابد و از بخشش بسيارش طلب کنيم، و از آن دريا زينتي براي ما آماده کرد که با آن خود را زينت دهيم و گوشتي تازه بدست آوريم.

ستايش خدائي را سزاست که چهارپايان را مسخر ما نمود تا از آنها بخوريم و آنها را وسيله حمل و نقل ما کرد، و از پوست آنها در دنيا برايمان خانه و لباس و فرش و اسباب زندگي قرار داد، ستايش خدائي را سزاست که در پادشاهيش بزرگوار، و نسبت به مخلوقاتش نيرومند، و در کارش توانا، و در مورد موجوداتش ستوده، و در عملش دقيق، و نسبت به بندگانش مهربان، و سلطنت و عظمتش را در عزت و جلال و هيبت مخصوص بخود قرار داد.

ستايش خدائي را سزاست که ستايشش در خلق هويدا، و به عظمت قدرتش آشکار، و دست رحمتش به نيکي گشاده است، ستايش خدائي را سزاست که لباس ستايش به تن دارد، و با فخر توجه نموده، و به هيبت بزرگي يافت، و عظمت بر او پوشيده شده، و به پرتو نور خود از ديدگان خلق در حجاب قرار گرفت.

ستايش خدائي را سزاست که دشمني و ضديتي در پادشاهيش، و ستيزه جوئي در فرمانش، و همانندي در ميان خلق خود ندارد، شايسته پرستشي جز او نيست، فرمانش بازگرداننده، و حکمش را جلوگيري کننده‏اي نيست، نه ضدي دارد و نه مانندي، و نه نظير و شبيهي، و نه مثلي،کسي که او را بخواهد درمانده‏اش نکند، و کسي که از او بگريزد بر او پيشي نجويد، و هيچکس از وي امتناع نورزد، مخلوق را بدون اصل و مشابهي آفريد، و بي نمونه به خلقتشان آغاز کرد، و بدون ياور بندگان را مقهور خويش ساخت، و آسمان را بي ستون برافراشت، و زمين را بر روي هوا بدون پايه بگسترانيد.

ستايش شايسته خداوند است بر آنچه گذشته و بر آنچه باقي مانده، ستايش شايسته خداوند است بر آنچه آشکار سازد و بر آنچه پنهان دارد، و بر آنچه بوده و خواهد بود.

خدايا! ستايش تو را سزاست بر بردباريت پس از دانستنت، و بر گذشتت با وجود قدرتت، و بر چشم پوشيت بعد از فرستادن حجت و دليل، و ستايش شايسته توست بر آنچه بگيري و بر آنچه عطا فرمائي، و بر آنچه آزمايش کني و آنچه گرفتار سازي، و ستايش تو را سزاست بر فرمانت، ستايشي که از تو باز نمانده و امتداد يابد تا به بهترين مرتبه خشنوديت برسد.