مخاطب شناسي











مخاطب شناسي



مخاطب شناسي يکي از ارکان اساسي تبليغ است، زيرا اگر مخاطبي نباشد که پيام را دريافت کند، تبليغ و پيام‏رساني معني نخواهد داشت.

هر مبلّغي بايد بداند مخاطب کيست؟ فرد است يا گروه؟ گروه‏هاي سِنّي، جنسي و اعتقادي مخاطبين چه کساني هستند؟ شرايط اجتماعي و افکار عمومي محيط مخاطبين چگونه است و....

در سيره تبليغي اميرمؤمنين(ع) موارد فراواني ديده مي‏شود که اصل مخاطب شناسي و مقتضاي حال مخاطبين را رعايت کرده است. بهترين نمونه آن، برخوردهاي گوناگوني است که امام(ع) با مردم داشت. در بسياري از موارد مي‏بينيم که با مردم برخورد پرمحبت و صميمي داشت و مؤمنان را از تندخويي برحذر مي‏داشت و گاهي هم با دوستان گنهکار از هرگونه ترحّم و احساسات عاطفي خودداري کرده است و با آنان برخورد بسيار شديد داشته است همانند اينکه امام صادق(ع) مي‏فرمايد: گروهي نزد اميرالمؤمنين(ع) رسيدند و گفتند: «السّلام عليک يا ربّنا؛ سلام بر تو اي پروردگار ما» آن حضرت از آنان خواست که از اين عقيده و گفتار خود توبه کنند ولي نصيحت امام(ع) در آنان اثر نکردو آنان توبه نکردند سپس فرمان داد دو گودال در کنار هم حفر کردند و آنها را به وسيله گودالي به هم وصل کردند. آن گاه اين گروه را در يکي از گودال‏ها قرار داد و در ديگري آتشي برافروخت تا بر اثر دود ناشي از آتش مُردند.

و گاهي نيز بخاطر مصلحت با دوستان مدارا مي‏کرد. امام صادق(ع) مي‏فرمايد: چون اميرالمؤمنين(ع) به کوفه آمد به امام حسن(ع) فرمان داد تا در ميان مردم فرياد زند که در ماه رمضان نبايد در مساجد نماز جماعت (مستحبي) برپا شود. امام حسن(ع) اين دستور را اجرا کرد. مردم چون سخن امام حسن(ع) را شنيدند فرياد زدند: واعمراه، امام(ع) فرمود: به آنها بگو نماز بگزارند.

و گاهي نيز با دشمنان لجوج برخورد خشن داشت. به عنوان نمونه، مغيرة بن شعبه مي‏گويد: به اميرالمؤمنين(ع) توصيه کردم که کارگزاران عثمان را در جاي خويش تثبيت کند تا امور استحکام يابد. حضرت فرمود: ساعتي امثال آنان را بر مردم امير نمي‏کنم. مغيره گفت: ابتدا تثبيت کن و چون از مردم بيعت گرفتيد عزلشان کن. حضرت فرمود: در کار نيرنگ نمي‏کنم. سپس مغيره مي‏گويد به امام گفتم: دست کم معاويه را تثبيت کن. امام(ع) فرمود: دو روز هم او را بر مردم امير نمي‏کنم.