معرفي الگوها
در شيوه تبليغي اميرالمؤمنين(ع) در اين زمينه کافي است به خطبه 159 از خطب آن حضرت در نهج البلاغه مراجعه شود که در اين خطبه رسول خدا(ص)، حضرت موسي، عيسي و داود ـ عليهم السلام ـ را به عنوان الگو معرفي ميکند و فرازهايي از فضائل اخلاقي آنان را بيان مينمايد: «و لقد کان في رسول الله(ص) کافٍ لکَ في الاسوةِ و دليلٌ لک علي ذَمِّ الدّنيا و عيبِها و کثرةَ مخازيها و مُساويها، اِذ قُبِضَت عنه اطرافها و وطِئَتْ لغيره اکنافُها و فُطِمَ عَنْ رضاعِها و ذُرِيَ عَنْ زخارِفِها و اِنْ شئتَ ثنَّيتَ بموسي کليم اللّه ـ صلي الله عليه ـ حيث يقولُ: (ربّ انّي لما انزلْتَ اليَّ من خير فقير) واللّهِ ما سألَهُ إلاّ خُبْزا يأکُلُه و اِنْ شئتَ ثَلَّثت بداود ـ صلي الله عليه ـ صاحب المزامير و قاريءٌ اهل الجنّة فلقد کان يعمل سفائفَ الخوض بيده و ان شئت قُلتَ في عيسي بن مريم(ع) فَلَقَدْ کانَ يَتَوسَّدُ الحَجَرَ و يَلْبَسُ الخَشِنَ و يأکُل الجشيب؛ و پيروي کردن از (رفتار) رسول خدا(ص) براي تو کافي است و بر مذمّت دنيا و معيوب بودن و بسياري رسواييها و بديهاي آن، تو را وکيل و راهنما باشد، زيرا اطراف آن (وابستگي و دوستداري) از آن حضرت گرفته شده و جوانب آن (دلبستگي به همه چيز آن) براي غير آن بزرگوار آماده گشته و از نوشيدن شيرش (لذتهاي آن) منع شدهاند و از آرايشهاي آن دور گرديده شده و اگر بخواهي دوباره پيروي نمايي پيامبري را؛ از موسي(ع) که خدا با او سخن گفته پيروي کن، آنگاه که ميگفت: «پروردگارا من به آنچه از خير و نيکويي برايم بفرستي نيازمندم.» به خدا سوگند موسي از خدا نخواسته بود مگر ناني را که بخورد. و اگر بخواهي بار سوّم پيروي کني از داود(ع) که داراي مزامير و زيور بود و خواننده اهل بهشت ميباشد که با دست خود از ليف خرما زنبيلها ميبافت... و اگر خواهي پيروي از عيسي بن مريم(ع) را. بگو که [هنگام خوابيدن] سنگ را زير سر گذاشته بالش قرار ميداد و جامه زبر ميپوشيد و طعام خشن ميخورد.»
يکي از شيوههاي مهمّ تبليغ، معرفي الگوهاست که در اين شيوه مبلّغ ميتواند واقعيت را عينيّت بخشد.