خطبه 078-پاسخ اخترشناس
[صفحه 167] از سخنان آن حضرت عليهالسلام است هنگاميکه اراده جنگ خوارج را فرموده بود عفيف ابن قيس برادر اشعث به آن حضرت عرض کرد اگر در اين هنگام حرکت کني ميترسم بمراد خويش دست نيابي و اين مطلب را من از علم نجوم دانسته (و استخراج کردهام) حضرت فرمودند: آيا تو گمان داري که انسان را بساعتي هدايت مينمائي که هر گاه در آن سفر کند بديها از او بگردد، و ميترساني (او را) از ساعتي که هر گاه در آن سفري کند ضرري به او برسد، پس هر کس تو را تصديق کند قرآن را تکذيب کرده (زيرا که قرآن کريم فرمايد: قل لايعلم من في السموات والارض الغيب الا الله بگو نميدانند کسانيکه در آسمانها و زمينها هستند غيب را مگر خدا، و در دفع مکروه و نيل محبوب از ياري خداوند تعالي بينياز گرديده است، و سزاي گفته تو آنست که هر که بفرمانت عمل کند، بايد تو را سپاس گذارد، نه پروردگارش را، زيرا تو بگمان خودت آن شخص را بساعتي راهنمائي کرده که در آن به نفعي رسيده، و از ضرر ايمن گشته است. بعد از آن حضرت رو بمردم آورده فرمودند: اي مردم حذر کنيد از آموختن علم ستارهشناسي، مگر به اندازهايکه در دريا و يا صحرا به آن هدايت کرده شويد (به اندازهايکه در بيابان و دريا هر گاه راه را گم کرديد بتوانيد خود را بوسيله ستاره شناختن بمنزل و ساحل رسانده يا قطب و قبله را بشناسيد کافي است) زيرا علم نجوم انسان را به کهانت ميکشاند (و کهانت وسيلهايست براي راه پيدا کردن با شياطين و اجانين که بتوسط آنها کهنه از غيب خبر داده و مردم را اغلب از خدا باز داشته و فتنها و فسادهاي بسيار در ميان مردم احداث کرده و زن و شوهرهائي را از يکديگر جدا ساختهاند و بدانيد، منجم مانند کاهن و کاهن مانند ساحر و ساحر همچون کافر و کافر (مخلد) در آتش است (و هيچگاه خلاصي ندارد) (پس به ميمنت و مبارکي با ياد خدا و) با نام خدا دهم اکنون بسيج) سفر کنيد (که انشاءالله پيروزي با ماست چنانکه همانطور هم شد و خلاف گفته منجمين ثابت گرديد)
صفحه 167.