حكمت 424












حکمت 424



[صفحه 1201]

براستي که دوستان خداي آنانند که هنگاميکه مردم بظاهر جهان نگريستند آنها باطن آن را ديدند، و دل بزيور و زيبش نباختند، و پايان کارش را سرگرم شدند، بهنگاميکه مردم بامروز آن شيفته و سرگرم گرديدند، آنها مي‏ميرانند از دنيا چيزي را که ميترسيدند آن چيز آنها را بميراند (هوا و هوس را کناري زده باطاعت و فرمانبرداري از خدا کوشيده، و زنده جاويد شدند) و واگذاري آنچه را که ميدانند آنها را واگذار خواهد کرد( دار باقي را بردار فاني ترجيح نهادند) و مي‏بينند که بسيار بهره گرفتن ديگران از جهان کمتر بهره گرفتن، و بدست آوردندش آن را کف نهادن است، بدانچه که مردم با آن دشمنند بواسطه قرآن شناخته شدند، قرآن بواسطه کوششهاي آنان بر پاي داشته شده، آنها بواسطه قرآن پايدار ماندند، مافوق آنچه اميد و آرزو دارند، اميد و آرزوئي ندارند، و مافوق آنچه از آن بيمناکند بيمناک نيستند (فقط و فقط در جهان آفرينش اميد و آرزويشان به خدا است، و ترسشان از عذاب است و بس).


صفحه 1201.