خطبه 068-سرزنش ياران
[صفحه 156] از سخنان آن حضرت عليهالسلام است که در نکوهش ياران فرمود: (اي مردم بد عهد بيوفا من) تا کي با شما نرمي و مدارا کنم همانطوريکه (شخص شتردار) به اشترانيکه از سنگيني بار کوهانشان زخم و کوبيده شده مدارا ميکند، و تا چند همچون جامهاي کهنه که پيدرپي پاره شده و از هر طرفشان که بدوزند از طرفي ديگر دريده ميشوند، من شما را جمع کنم (و شما از طرف ديگر پراکنده ميشويد) هر زمان که لشگري از لشگرهاي شام بر سر شما تاخت هر يک از شما در خانه خود را بسته (و از ترس) همچون سوسمار در سوراخ و يا مانند کفتار در لانه خود پنهان ميشويد، به خدا سوگند ذليل و خوار کسي است که شما او را ياري کنيد (زيرا به پشتيباني شما وارد معرکه جنگ که شد شما او را تنها گذاشته و فرار ميکنيد و باعث سرافکندگي او ميشويد) هر کس بوسيله شما بطرف دشمن تيراندازي کرد (در حقيقت) دشمن را هدف تير بيسوفار (ي که هيچ اثري بر آن مترتب نيست) قرار داده است به خدا سوگند شما در خانها بسياريد، و در زير پرچمها کم (مرد ميدان طعن و ضرب نبوده و همچون زنان در خانها گرد هم جمع شده بژاژخائي و هرزه درائي سرگرم ميشويد) من ميدانم چه چيز شما را اصلاح کرده و کجيتان را راست ميکن د (ميتوانم مانند اشخاص ديکتاتور و خودسر بحبس و زجر چنان زهر چشمي از شما بگيرم که در اجراي دستوراتم بر يکديگر پيشي گيريد) ليکن به خدا سوگند اصلاح شما آنقدرها ارزش ندارد که من براي آن نفس خويش را تباه سازم (و خود را فرداي محشر مسئول خدا قرار دهم) خدا شما را خوار و بيآبرو گرداند و سهم و بهرهتان را (از بزرگي و توانگري) تباه کند که شما (چه مردم سست و فرومايه هستيد که) نه حق را ميشناسيد مانند شناختنتان باطل را، و نه باطل را باطل ميگردانيد مانند باطل کردنتان حق را (همواره پيرو باطل و پايمال کننده حقيد).
صفحه 156.