حكمت 341












حکمت 341



[صفحه 1165]

هر آنکه در عيب خويشتن ديد، از ديدن عيب ديگري باز ماند، و هر آنکه بروزي خداوند خورسندي داد، بر آنچه از دستش رفت اندوهگين نگردد، هر آنکه شمشير ستم از نيام کشيد بهمان شمشير کشته افتاد، و هر آنکه در کارها پرکوشيد تباه شد، هر آنکه خويش را در گردابهاي ژرف و خروشان مهالک درافکند فرو رفت، هر آنکه در جاهاي زشت که حدودي نيست داخل شد گرفتار تهمت گرديد، هر آنکه سخنش بسيار خطايش بسيار است، و آنکه خطايش بسيار است شرمش کم، و آنکه شرمش کم ترسش از خداي کم، و آنکه ترسش از خداي کم دلش مرده است، و آنکه دلش مرده است در آتش نگونسار است، هر آنکه در زشتي مردم بنگرد و آن را بد داند آنگاه آن بديرا بر خويش پسندد او احمقي تمام عيار است، قناعت مالي بي‏پايان و تمام نشدني، هر آنکه بسيار بياد مرگ باشد از جهان بکمي خورسندي دهد، هر آنکه بداند گفتارش از کردارش سرچشمه ميگيرد سخنش کم گردد، جز آنچه را که از تذکرش ناگزير باشد.


صفحه 1165.