حكمت 281












حکمت 281



[صفحه 1142]

در دوران گذشته مرا برادر و ياري بود که جهان را بديده خواري و کوچکي ميديد و بهمين جهت من او را رادمرد و بزرگوار ميديدم (مفسرين در اين فرمايش گوناگون سخن رانده‏اند که آيا اين برادريکه حضرت فرموده‏اند کيست، برخي گفته‏اند آن برادر رسول خدا (ص) بوده است لکن از اينکه فرموده‏اند و کان ضعيفا مستضعفا آن را بر ديگري حمل نموده‏اند، عده گفته‏اند ممکن است ابوذر غفاري باشد، لکن از اينکه فرموده‏اند فهو ليث غاد وصل واد متوقف‏اند زيرا ابوذر مردي دلير و جنگاور نبوده است، برخي مقداد بن اسود کندي را که در عين زهد مردمي جنگي بوده است مورد فرمايش حضرت دانسته‏اند لکن مختار ابن ابي‏الحديد اين است که اين کلام جاري مجراي مثل و مربوط بشخص معيني نيست، مترجم گويد: ممکن است چنين کسي حضرت جعفر بن ابيطالب که هم برادر حضرت و هم مردي جنگاور و هم مودب به آداب اسلامي بوده است باشد، باري حضرت فرمايد آن برادر) شکمش بر وي سلطنت نداشت، و چيزيکه نمييافت آرزو نميکرد، و اگر مييافت پر بکار نميبرد، بيشتر روزگارش را بخاموشي ميگذراند، اگر ميگفت بر گويندگان غالب ميشد، و تشنگي پرسندگان را (بزلال سخنان شيرين) فرو مينشايند، ناتوان و فروتن بود،

مردم هم ناتوانش مي‏پنداشتند بهنگام جوشش و کوشش شير پر خشم و مار پر زهر صحرا بود (در کار امر بمعروف و نهي از منکر باکي از نکوهشگران نداشت، و با کمال سختي بکار ميپرداخت) تا نزد قاضي نمي‏آمد، برهان و دليل نمي‏آورد و (بصرف ظن) کسي را سرزنش نميکرد، بکاريکه در مانند آن بهانه ميجست تا اينکه عذر او را مي‏شنيد، از درد نميناليد و دم نميزد، مگر وقتي که بهبودي مييافت، هر چه ميگفت ميکرد، و هر چه نميکرد نميگفت اگر در گفتن بر وي غلبه ميجستند در خاموشي بر وي غالب نميشدند، در شنيدن حريصتر بود، تا در گفتن اگر يکمرتبه دو کار پيش مي‏آمد ميديد تا کدام يک از آن دو بخواهش نفس نزديکتر است با آن به مخالفت برميخواست، بنابراين شما راست که اين خوهاي نيک را فرا گيريد، و به آنها تمايل و دلبستگي داشته باشيد، اگر همه را نتوانستيد پس بدانيد درک اندک بهتر از ترک بسيار است.


صفحه 1142.