خطبه 048-هنگام لشكركشي به شام












خطبه 048-هنگام لشکرکشي به شام



[صفحه 131]

از خطبه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است (که در 25 شهر شوال سال 37 هجري هنگاميکه بسوي صفين حرکت ميکردند فرمودند) سپاس ويژه ذات مقدس خدا است هر زمان که شب در آيد، و جهان رو بتاريکي گذارد، سپاس او را سزد، هر وقت که ستازه بدرخشد و پنهان گردد، شکر و حمد او را رواست، هيچکس فاقد نعمت او نبوده، و هيچ با فضل و کرمش برابري نکند (تمامي موجودات ريزه خوار خوان احسان او بوده و هرگز از عهده شکرش بدر نتوانند آمد) پس از اين شکر و ستايش من مقدمه الجيش لشگر خود را (زياد ابن نصر و شريح بن هاني را با دوازده هزار کس) فرستادم و بايشان سفارش کردم که از کنار دجله فرات نگذرند تا فرمان من بانها برسد، و من ديدم که اگر از آب فرات عبور کرده، و بسوي اين دسته از مسلمانان که در نزديکيهاي دجله نشيمن گزيده‏اند رفته و آنها را بياري شما بسوي دشمنتان برانگيزم، و مدد و قوه کارتان قرارشان بدهم صلاح است (لذا چنان کردم) سيدرضي ره فرمايد مراد حضرت از لفظ ملطاط در اينجا موضعي بوده است کنار فرات که حضرت جلو داران لشکر خو را بفرود آمدن در آنجا امر فرموده و اين لفظ بساحل و کنار دريا نيز اطلاق ميشود لکن در اصل بمعني زمين هموار است و مقصود حضرت ا

ز لفظ نطفه (که بمعني آب صاف است اعم از کم يا زياد) آب فرات است و اين تعبير از عبارات غريب و شگفت‏انگيز است.


صفحه 131.