حكمت 105












حکمت 105



[صفحه 1065]

اين پاره گوشتي که برگي از انسان آويخته است و آن را دل گويند، شگفت‏انگيزترين چيزها است براي آنکه در او است موادي از حکمت و دانش، و چيزهائي است برخلاف آن (از جهل و سفاهت) اگر اميد در جا بر او عارض گردد، طمع خوارش سازد، و اگر طمع بر او هجوم آورد، حرصش از پاي در افکند، اگر نااميدي بر وي دست يابد تاسفش بکشد، و اگر کينه در وي رخنه کند، خشمش شدت يابد، و اگر خوشنودي يارش گردد هشياري را از ياد ببرد، و اگر ترسي ناگهانش دريابد بيم ترسيدنش بکار فرو گيرد، و اگر امن و وسعتي يابد غرور و نخوتش بربايد، چنانچه اندوهي بوي رسد جزع رسوايش سازد، و اگر مالي پيدا کند از بي‏نيازي بسرکشي گرايد، و اگر فقرش بگزد رنج و بلاي آن فقر سرگرمش سازد، و اگر گرسنگيش به رنج افکند ضعف و زبونيش از پاي در اندازد، و اگر سير شدنش بحد افراط رسد پر خورش به آزار دارد، بنابراين دل چيزي است که هر تقصير و کوتاهي بحالش مضر، و هر افراط و تجاوزي از حد برايش مفسد است.


صفحه 1065.