خطبه 039-نكوهش ياران












خطبه 039-نکوهش ياران



[صفحه 120]

از خطبه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است هنگامي ايراد فرموده که نعمان ابن بشير با دو هزار سوار از جانب معاويه بر عراق تاختن برده چون نزديک عين التمر رسيد مالک ابن کعب که عامل حضرت و از صد نفر بيشتر با خويش همراه نداشت قضيه را بحضرت اطلاع داده‏اند و طلبيد حضرت عليه‏السلام هر چند مردم را بياري مالک دعوت کرد کسي اجابت ننمود لذا فرمود: من مبتلا شدم به کسي که نه امرم را اطاعت ميکند و نه دعوتم را اجابت مينمايد (دچار شما مردم کوفه شده‏ام که در هيچکار با من ياري و همراهي نميکنيد) اي بي‏پدرها شما در ياري کردن پروردگارتان منتظر چه هستيد شما نه داراي ديني هستيد که (بواسطه هم کيشي) گرد هم جمع شويد (و از کشور اسلامي دفاع کنيد) و نه داراي تعصب و غيرتي ميباشيد (که بر دشمن خود بتازيد اي اهل کوفه) تا چند من بپاي خاسته و در شما فرياد ياري بر کشيده نداي و اغواثاه و وامدداه بلند کنم و شما فرياد مرا نشنيده گرفته و امر مرا اطاعت نکنيد تا اينکه پرده از (روي) کارهاي (زشت) بر افتاده و عواقب بد نمودار گردد (دشمن بخون و مال شما دست يازد) شما مردم بي‏دين و حميتي هستيد که به پشتيباني شما نه خوني را ميتوان دريافت کرد و نه با شما

به مقصودي ميتوان رسيد (هر وقت) شما را بياري برادرانتان خواندم صداهاي ناهمواري شبيه بصداي شتري که نافش درد ميکند از خود بيرون داديد در کار جنگ با دشمن سنگيني کرديد مانند سنگيني کردن شتريکه پشتش از زحمت بار زخم شده (و ديگر قادر ببارکشي نيست) اگر هم کساني از شما (از روي اجبار) بياري من بر خواستند سپاهي بودند کم لرزان سست چنانکه تو گوئي. عنفا) بسوي مرگ رانده شده و آن را بچشم مشاهده مينمايند. سيدرضي عليه الرحمه گويد در فرمايش حضرت لفظ متذائب بمعني مضطرب است و عرب گويد تذائبت الريح هبوبها يعني بادي لرزان وزيدن گرفت و اينکه گرگ را ذئب ناميده‏اند براي آنست که در رفتارش متذائب و لرزان است.


صفحه 120.