حكمت 075












حکمت 075



[صفحه 1051]

شگفتا شايد گمان تو آن باشد که سفر ما از روي قضائي لازم و قدري واجب بوده است، (و تو مجبور بوده نه مختار) اگر آن اينطور باشد البته ثواب و عقاب باطل و وعد و وعيد ساقط بودي، (براي آنکه مطيع مجبور در خور اجر و ثواب نباشد، چون جبرا اطاعت خدا را کرده است، و همچنين گناهکار مجبور مستحق ثواب بودي، چون عصيانش از روي اجبار انجام گرفته است) بدانکه پاک پروردگار بندگانش را باطاعت فرمان داد، و حال آنکه آنان مخير بودند، و نهيشان کرد از عصيان براي ترساندنشان (از عقاب) و آنان را تکليفي آسان فرمود، نه تکليفي شاق و دشوار، و در برابر کار کم ثواب بسيار عطا فرمود، و عصيان کرده نشد از روي مقهور بودن گنهکاران، و اطاعت کرده نشد از جهه مجبور بودن اطاعت کنندگان نه پيمبران را به بيهوده و بازيچه فرستاد، و نه کتب را بدون فائده نازل فرمود، و نه آفرينش آسمانها و زمينها بدون نتيجه و باطل است (بلکه تمام اينها براي آنست که بشر مختار از راه طغيان و سرکشي، به افتادگي و بندگي گرايد اي سوال کننده زنهار لب بدين سخن ميالاي، و از اين گمان سخيف که عبده اوثان و جنود شيطان که قدريه و مجوس اين امت و بدان اندراند بيرون باش) که اين گمان کساني

است که بدين خدا کافر شده باشند، واي بر کفار از آتش جهنم. (اصبغ ابن نباته روايت کند که اين سائل پيرمردي بود همين که اين بيان شيوا را از حضرت شنيد پرسيد پس قضا و قدر خداوندي کدام است فرمود: آن حکم و امري است از جانب خدايتعالي، آنگاه اين آيه را که در سوره 17 و آيه 23 ميباشد از قرآن مجيد تلاوت فرمود: و قضي ربک ان لاتعبدوا الا اياه خداوند مقرر فرموده است که جز او را نپرستيد، پير بحال شادي از جاي برخاسته و ميخواند: انت الامام الذي نرجو بطاعته يوم النثور من الرحمن رضوانا او ضحت من ديننا ما کان ملتبسا جزاک ربک عنا فيه احسانا تو آن پيشوائي هستي که به پيروي از تو فرداي قيامت از خداوند بخشنده اميد آمرزش داريم، تو از دين مال آنچه را که بر ما پوشيده بود روشن ساختي خدا از جانب ما در اين امر بتو پاداشي نيکو دهاد).


صفحه 1051.