نامه 074-پيمان ميان ربيعه و يمن












نامه 074-پيمان ميان ربيعه و يمن



[صفحه 1012]

از عهدنامه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است، که آن را در ميان قبيله ربيعه و اهل يمن نگاشته‏اند (و آنان را بيگانگي، و هماهنگي دعوت فرموده‏اند) و آن خط از هشام ابن سائب کلبي نقل شده است. (هشام ابن سائب کلبي ملقب بابوالمنذر فرزند محمد ابن سائب کلبي است، او و پدرش هر دو از نسابين، و بوقايع و ايام و مثالب عرب آشنائي کامل داشتند، پدرش محمد ابن سائب علاوه بر علم، انساب از علماي کوفه، و بتفسير نيز کاملا آشنا بوده، و در سنه 146 در کوفه وفات کرده است و تفسيري از قرآن برجاي گذاشت، لکن پسرش هشام نزديک به يکصد کتاب برجاي گذارده، و در علم تفصير و تشيع در بين کوفيان معروف است، و اين قسمت در انساب سمعاني موجود است، و در رجال کبير از قول خود هشام نقل شده است که گويد: وقتي من مبتلاي بمرض سختي شده، علمم فراموشم شد، شکايت به جعفر ابن محمد صلوات الله عليه بردم آن حضرت علم را در ظرفي بمن نوشاندند که قرآن را سه روزه حفظ کردم، محدث قمي اعلي الله مقامه در سفينه البحار گويد: اين تعجبي ندارد کسيکه حضرت صادق علم را بوي بنوشاند قرآن را بايد کمتر از سه روز حفظ کند، غرض اين هشام از نسابين و رجال بزرگ طايفه اماميه است و چنين نقل

کرده است): اين پيماني است که بر آن گرد آمده‏اند، اهل يمن از شهري، و باديه‏نشين، و طايفه ربيعه، شهري و باديه‏نشينان بر اينکه (آنان پيرو و) برکتاب خدايند، بسوي آن دعوت مينمايند، و بر دستور آن رفتار ميکنند، و هر آنکه بسوي آن قرآن دعوت کننده، و امر نماينده است ميپذيراند، نه در برابر آن قرآن بهائي ستانند، و نه بعوض کردن آن رضا دهند، آنان بر اين‏اند که بر (اي پيکار و دشمني با) آنکه مخالفت قرآن کمند، و آن را واگذارد همدست و ياران همديگر بوده، دعوتشان يکي باشد، براي نکوهش نکوهشگر، و خشم خشم گيرنده و خوار ساختن، و دشنام دادن گروهي گروهي ديگر را، پيمان خويش را نشکنند (و بر عهدشان پايدار بمانند) و بر اين پيمانند حاضر و غائب، و کم خرد و دانشمند، و بردبار و نادانشان، پس باين عهدنامه پيمان خداي برقرار گشت (و نبايستي اين دو قبيله آن را بشکنند) زيرا که از پيمان خداي بازپرسي ميشود، و اين عهدنامه را علي ابن ابيطالب نوشت


صفحه 1012.