نامه 070-به سهل بن حنيف












نامه 070-به سهل بن حنيف



[صفحه 1005]

از نامه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است، به سهل ابن حنيف انصاري ره (برادر عثمان ابن حنيف، و اين سهل يکي از دوستان با وفاي حضرت اميرالمومنين است و از آن 12 نفري است که در مسجد بهنگام خلافت ابي‏بکر برخاسته، و او را نکوهش کردند، علامه طباطبائي در رجال فرمايد: او از طرف حضرت بر مدينه و فارس و بصره حکومت کرده، و از حاضرين در صفين، و از شرطه الخميس يعني از کسانيکه تا پاي جان حاضر شدند جنگ را بسود حضرت تمام کنند ميباشد، و حضرت بهشت را براي او ضامن شده، وفاتش در کوفه سنه 38 هجري است، و حضرت خود او را کفن کرده، و در نماز بر او 25 تکبير گفته و فرموده‏اند اگر هفتاد تکبير بر او بگويم اهلبيت آنرا دارا است) و اين نامه را حضرت بهنگام فرمانداري سهل در مدينه بوي نگاشته‏اند، درباره دسته از اهل مدينه که به معاويه پيوسته بودند. مرا رسيده است از کسانيکه نزد تو هستند مردمي به معاويه ميپيوندند، پس تو با از دست رفتن آنان و گمشدن ياريشان نوان و اندوهکين مباش، اين تو را بس که فرار آنان از حق و هدايت، و شقاوتشان بکوري و ناداني براي آنها گمراهي و براي تو شفا دهنده است (که از رنج کارشکني آنان عليه خودت آسوده خواهي شد آري) اي

نان دنيا پرستانند که بسوي آن شتافتند، با اينکه حق و دادگري را (در ما) ديده و شناخته و شنيده و حفظش کردند، و دانستند مردمي که نزد ما هستند در حق مساوي اند (و کسي را در تقسيم بر ديگري امتيازي نيست، و دانستند که نزد معاويه از دين و داد اثري نيست) با اين حال گريختند تا مگر سود ديگران را بخويش اختصاص دهند، خداي اينان را از رحمتش دور بدارد، سوگند با خداي که اينان نه از ستم گريختند، و نه بعدل و داد پيوستند. و ما از خداوند چشم آن داريم که دشوارترين امر را بر ما آسان گيرد و ناهمواريش را هموار سازد. در پايان درود خداي بر تو باد


صفحه 1005.