نامه 040-به يکي از کارگزاران خود
[صفحه 872] از نامههاي آن حضرت عليهالسلام است که ببرخي از کارکنانش نگاشتهاند، (لکن ارباب سير و تواريخ ننگاشتهاند که آن به چه شخص، و در چه شهر نوشته شده است). پس از ستايش خداوند عالم، و پيغمبر خاتم، مرا از تو خبري رسيده است که اگر (آن خبر درست باشد، و آنکاريکه گفتهاند) تو بجاي آورده باشي، البته پروردگارت را خشمگين ساخته و پيشوايت را نافرماني کرده، امانتت را خوار پنداشته (و آن خبر اين است که) بمن رسيده که تو زمين را (که ديگران رنجها کشيده، و درختان ميوهداري در آن بوجود آوردهاند، تو اشجارش را کنده، و بستانش را) برهنه ساخته، و آنچه در زير دو پاي، و در دو دستت بوده گرفته و خورده (منکه تو را بکار گماردهام، هنگاميکه اين داستان را از سوي تو شنيدم، از بيم کيفر يزدان بر خويش لرزيدم، لذا برسيدن اين نامه فوري دخل و خرج خود را رسيدگي کرده صورت) حساب خود را براي من بفرست، و بدانکه حساب کشيدن خداي از حساب کشيدن مردم (بسي دقيقتر و سختتر و) بزرگتر است.
صفحه 872.