نامه 030-به معاويه
[صفحه 812] از نامههاي آن حضرت عليهالسلام است بمعاويه معويه خداي را بپرهيز، در آن چيزيکه در نزد تو است، و حق او را بر خويش نگهبان باش (و شکرانه نعمتهائي که بتو ارزاني داشته است بجاي آر) و بسوي شناسائي چيزيکه ناشناختنش را از تو نپذيراند بازگرد (تو خود ميداني که من امام منقرض الطاعه ميباشم، تا وقت باقي است بيعتم را گردن بگذار که فردا نميتواني بگوئي من امام را نميشناختم) زيرا که بردن فرمان (خدا و پيروي از امام) نشانههاي روشن، و راههاي درخشان، و طريقي هويدا، و فائدهايست بسيار مطلوب که (آن عبارت از بهشت است و) زيرکان به آن برسند، و ابلهان از آن تن زنند، هر آنکه از آن به يک سوي شد، از حق و راستي بازگشت، و در بيابان گمرهي بسر درآمد، خدا نيز نعمتش را از او بستاند، و نقمتش را بوي فرود آورد، معاويه نگهبان خويش باش، و نفس خود را واپاي زيرا که خدا راهت را برايت روشن، و کارهايت بهر جا که منتهي ميشود آشکار فرمود، لکن تو، (بيراهه را بر راه گزيده) بمنتها درجه زيان و آخرين مرحله کفر روان گشتي، براستي که نفس تو تو را در لجنزار بدي و زشتي غوطهور ساخت، و در ضلالت و گمراهيت فرو برد، و بجاهاي هلاکتت وارد ساخت، و راههاي حق را بر تو سخت و دشوار کرد.
صفحه 812.