نامه 029-به مردم بصره
[صفحه 810] از نامههاي آن حضرت عليهالسلام است بسوي اهل بصره (اي گروه بصريان) پراکندگي امر عهد و پيمان شما، و خصومت و دشمنيتان چيزي بود که شما از آن بيخبر نبوديد (با اينکه مرا نيکو ميشناختيد، دانسته و از روي عمد جنگ جمل را سر پا کرديد، با اينحال من آن خطاي بزرگ را ناديده گرفته) و گنهکارتان را بخشوده شمشير را از گريزندهتان باز گرفته، و از روي آورندهتان (توبه و بازگشت را) پذيرفتم، پس (از اين) اگر کارهاي تباه کننده، و راههاي بيخردانه، و از حق و صواب روي گردانيده، شما را براه اندازد، و به پيکار و کينتوزي برانگيزد، دانسته باشيد که اين منم که اسبان سبک خيز خويش را نزديک کرده، و تنگ شتران سواريم را محکم بستم و (همچون صاعقه آسماني با شمشيري آتشفشان، بدون درنگ بر سرتان تاختم، بدانيد که از اين پس) اگر مرا ناچار بجنبش بسوي خويش سازيد، البته براي شما هنگامه سر پا خواهم کرد، که داستان جنگ روز جمل در جنب آن (از جنبه سختي و اهميت) نبوده باشد، مگر مانند ليسيدن ليسنده انگشت خويش را (از طعام آنگاه حضرت عليهالسلام لحن خويش را با تندي و نرمي در هم آميخته فرمايد) با اينکه من از براي فرمانبرداران شما شناسنده فضيلت، و از ب راي اندرز دهندگانتان گذرانده حق ميباشم، بدون اينکه از گنهکار پيمان شکننده درگذرنده، و از بيگناه وفا کننده به پيمان بازخواست کننده باشم (فرمانبردار وفادار بيگناه را تشويق، و نافرمان گنهکار پيمانشکن را بکيفر تعقيب خواهم کرد پس چه بهتر که از طغيان و سرکشي بفرمانبرداري بگرائيد، و خويشتن را مورد عطوفت و مهرباني من قرار دهيد).
صفحه 810.