نامه 022-به ابن عباس












نامه 022-به ابن‏عباس



[صفحه 778]

از نامه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است، به عبد الله ابن عباس، و او مکرر ميگفت من پس از سخن رسول خدا صلي الله عليه و آله از هيچ سخني باندازه سودي که از اين سخن بردم نبردم پس از ثنا و ستايش خدا و رسول بدانکه انسان گاهي شادمان ميگردد بيافتن چيزيکه نبايد آن چيز از وي فوت شود، و ناشاد ميشود بفقدان چيزيکه، نبايد آن را دريافته باشد (انسان بايد بداند که هر چه خداوند براي او مقدر فرموده است همان است، کم و بيش نميشود، مثلا گاهي مالي نصيب انسان است، از جائيکه گمان ندارد ميرسد، و گاهي قسمتش نيست با اينکه رنج فراوان در راه تحصيل آن متحمل شده است، آن مال از دستش ميرود، هيچيک از اين دو نبايد موجبات بد حال و خوشحالي او را فراهم سازند، زيرا تقدير چنين بوده است، چنانچه خداوند در قرآن مجيد س 57 ي 22 فرمايد: و ما اصاب من مصيبه في الارض و لا في انفسکم الا في کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک في کتاب، ان ذلک علي الله يسير، لکيلا تاسوا علي ما فاتکم، و لا تفرحوا بما اتاکم، و الله لايحب کل مختال فخور هيچ چيزي در زمين و در خودتان از مصيبات شما را نرسد، مگر پيش از آنکه آن را از شما بگردانيم، در کتاب بوده، براستيکه اين مطلب در کت

اب ثبت است، براستيکه اينکار بر خداي آسان است، براي اينکه شما اندوهناک نشويد براي آنچه از دست ميدهيد، و شادمان نگرديد براي آنچه بشما ميرسد، و خداي هر متکبر خودخواه را دوست ندارد، ابن عباس) بنابراين البته بايد شادماني تو به چيزي از آخرتت باشد، که بدان ميرسي، و اندوهت بچيزي از آن که از دستت ميرود (اي عبدالله جهان ناپايدار، و دارائي آن ارزش ندارد، که انسان به از دست دادن، و يا از بدست آوردنش ناشاد و شادمان گردد) تو نبايد به آنچه از جهان که ميرسدت پر خرم، و بر آنچه از آن که از دست ميرودت، نالان و اندوهگين باشي، البته حزن و اندوه خويش را براي پس از مرگت قرار ده.


صفحه 778.