نامه 019-به يکي از فرماندهان
[صفحه 774] از نامههاي آن حضرت عليهالسلام است به برخي از فرماندارانش پس از حمد و ثناي خدا و رسول، دهقانان و روستائيان اهل ولايت تو (که در حول و حوش فرمانداري تو ساکناند) از سختي و درشتي، و کوچک شمردن، و ستمکاري تو (سخت به تنگ آمده و) شکايت دارند، من (بشکاياتشان رسيدگي و) در کارشان نظر کردم، چون مشرک و مجوس بودند آنان را سزاوار آن نديدم، که پر نزديک کرده شوند (و بسيارشان مهرباني کني) از اين سوي چون آنها با ما معاهده بستهاند (و در پناه ما ميباشند) خوش نيست که يکباره رانده شوند، و مراسم ستم دربارهشان معمول گردد، بنابراين درباره آنان جامه به پيکر خويش در پوش، که با درشتي و نرمي توام باشد گاهي با ايشان مهربان، و گاهي نامهربان باش، و بخواست خداي ميان نزديکي و دوري، و راندن و پيش آوردنشان را پيوند ده (نه بدان ديده که در مسلمانان مينگري در آنان بنگر، و نه از جرگه بشريتشان بيرون بدان)
صفحه 774.