خطبه 232-سفارش به ترس از خدا












خطبه 232-سفارش به ترس از خدا



[صفحه 683]

از خطبه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است (در پرهيزگاري و دوري از جهان و امر بپايداري در برابر پيش‏آمدها) خداي را براي بخشيدن نعمتهايش مي‏ستايم، و براي اداي وظايف و گذاردن حقوقش (که عبارت از واجبات ديني و قوانين اجتماعي است) از او خواهان ياريم، خداونديکه لشکرش (فرشتگان و پيمبران و سالکان راه حق بر دشمنانش هماره) پيرزوند، و مجد و عظمتش بزرگ است، و گواهي ميدهم باينکه محمد (ابن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم) بنده و فرستاده او است، او مردم را بفرمان برداري از خدا خوانده، و با جنگ در راه دين بر دشمنان حق چيره و پيروزمند گرديد، اجتماع و هماهنگي بدخواهان بر تکذيب (رسالت) او و فرو نشاندن نور او او را از تلاش و کوشش (در آنراه) باز نداشت (تا پرچم اسلام را در جهان برافراشت مردم) پس بتقوا و پرهيز از خدا چنگ در افکنيد، که آنرا رشته‏ايست محکم، و پناهگاهي است که اوجش بلند است و ناگهان فرود آمد نهايش پيش دستي کنيد، و خويش را پيش از رسيدن و وارد شدنش آماده سازيد، چرا که قيامت پايان کار (و چاره گرفتاريها پس از مرگ ميسر نيست) و براي پند دادن شخص خردمند، و عبرت گرفتن کسيکه بيخردي است مرگ کافي است، و شما پيش از به پ

ايان رسيدن (دوران حيات و ديدار قيامت) چيزهائي ميدانيد از تنگي قبرها، بسياري رنج و اندوه و مايوسي، ترس و بيم از جايگاه آگاهي (برزخي که نتيجه اعمال را مشاهده ميکنيد، و وحشت و خوف پياپي، پس و پيش دنده‏ها، (از شدت فشار قبر) کر شدن گوشها، تاريکي لحد، و ترس عذابيکه خدا وعده کرده است، تنگي و گرفتاري گور، و مسدود کردن، (رخنه و روزنه طاق) آنرا با سنگ پهن (در اينصورت براي چه اينگونه دل بدنيا بسته، و از اين پيشامد سخت و دشوار فارغ نشسته‏ايد).

[صفحه 684]

بندگان خداي، خداي را، خداي را از او بترسيد (و براي پس از مرگ کاري کنيد) زيرا که جهان بيکره ناگاه بر شما ميگذرد، و شما و قيامت بسته شده، به يک ريسمانيد، تو گوئي آن قيامت با نشانه‏هايش رسيده، و پرچمهايش را نزديک ساخته است، شما را سر راه خويش نگهداشته (تا بحسابتان برسند) و مانند آنست که دشواريهايش را پيش آورده، و (همچون شتر) سينه‏هايش را بروي خاک گسترانيده است، و دنيا دست از مردم خود کشيده، و آنها را از کنارش رانده است، گوئي جهان روزي بود گذشت، يا ماهي بود که بسر آمد، تازه‏اش کهنه، و فربه‏اش لاغر گرديد، (اقويا و گردنکشان ناتوان و بيچاره شده، و آنها را بازداشت کردند) در جاي تنگ و کارهاي بزرگ در هم و بر هم، و آتشيکه آزار و اذيتش سخت، صدايش بلند، شراره‏اش فروزان، نعره و نهيبش خشمناک، زبانه‏اش پر سوز و گداز، فرو نشستنش دور، هيزمش پرشعله، تهديدش پرهول، ته آن (از فرط تاريکي و دوري) ناپيدا، اطرافش تاريک، ديگهايش جوشان، و امور و کيفرش رسوا کننده است (چنين آتشي براي کيفر کفار، و گنهکاران و دشمنان خاندان رسالت و ولايت مهيا است، لکن نيکان و دوستان اهلبيت) و آن کسانيکه از پروردگارشان مي‏ترسند گروه گروه بسوي بهش

ت رانده ميشوند، در حاليکه (همه) از عذاب ايمن، و از نکوهش آزاد، و از آتش دوراند، بهشت بواسطه (وصال از هجران) آنان بياسوده، و آنان هم از منزل و مقر خويش خرسندند، آنان (راد) مرداني هستند که در جهان پاکيزه کاران، و ديدگانشان سرشگ افشان بوده، شبشان در دنياشان از حيث خشوع و تضرع و استغفار (بمنزله) روز، و روزشان از حيث دهشت و دوري (از جهان بمنزله) شب است، آنگاه خداوند (همينکه تقوي و نيکي و اطاعت و دوري آنان را از جهان نگريست) بهشت را جاي باز گشت، و شادکامي را پاداش (کارهاي) ايشان قرار داده، و آنها ببهشت، و سلطنت هميشگي، و نعمت ثابت، و برقرارتر و شايسته‏ترند. بنابراين بندگان خداي، رعايت کنيد چيزي را که برعايت آن چيز رستگارتان سود ميبرند، و به تباه ساختنش تبهکارانتان زيان مي‏بينند (و آن چيز تقوي و اعمال صالحه است) و با کارهاي نيکتان بر مرگها پيش تازيد، زيرا که شما به هر چه پيش فرستيد گروگان، و به آنچه بجاي آورده‏ايد پاداش داده ميشويد، بدان ماند که مرگ شما را دريافته، ديگر بازگشتي در کار نيست تا (بتوبه و تدراک براي آينده) نائل شويد، و از لغزش گناه وارهيد، خداوند ما و شما را بفرمانبرداري خود و رسولش بکار دارد و بفضل و

رحمتش از (سر تقصيرات) ما و شما در گذرد.

[صفحه 685]

بر جاي خويش باشيد، و بر بلا و رنج (جهان) شکيب ورزيد، نکند که در سر درخواستهاي زبان دست و تيغهايتان را بکار اندازيد، مبادا به آن چيزيکه خداوند براي شما شتاب نکرده است، شتاب کنيد، (و خود را در سر کارهاي بيهوده بکشتن دهيد) زيرا هر که از شما (که طبق دستورات الهي رفتار کرده و) بر خوابگاه خويش بميرد، در حاليکه شناساي حق پروردگار، و حق رسول خدا (ص) و اهل بيتش بوده باشد، شهيد مرده است، اجرش با خدا است، و براي نيت پاکي که داشته مستوجب ثواب است، و همين پاکي نيتش بجاي شمشير کشيدنش (در راه خدا) ميباشد، براستي که هر چيز را سر رسيد و مدتي است (که بدون بسر آمدن آن کوشش ناسودمند است، و شما هر وقت ديديد کفر و طغيان بالا گرفته، و کفار بسياراند، و شما از عهده جلوگيري و جهاد با آنان برنميائيد، بيهوده خويش را به خطر جنگ با آنان نيندازيد، و همينکه از افعال آنان ناخورسند بوده، و خيال جنگشان را در خاطر مي‏پرورانيد، همين بمنزله جهاد در راه حق است).


صفحه 683، 684، 685.