خطبه 229-در بيان پيشامدها
[صفحه 674] از خطبههاي آن حضرت عليهالسلام است در (توصيف ائمه طاهرين و) اخبار از پيشامدهاي ناگوار: هلا پدر و مادرم برخي گروهي باد که (آنان از صلب من و رهنمايان خلق پس از مناند) ايشان از جمله کساني نيستند که نامهايشان در آسمان (در نزد فرشتگان به نيکي) مشهور، و در زمين (چون اغلب مردم نادانند) نامعلوم است (در اينجا هر مسلمان منصفي تصديق خواهد کرد که منظور حضرت از اين عده که در آسمان معروفترند تا زمين فرزندان والا تبار آن حضرت که ذريه رسولالله، و عالم ايجاد را قطباند نميباشند، ما نميدانيم برادران ما از اهل سنت و جماعت در اينگونه موارد که حقانيت مذهب شيعه ثابت است چه ميگويند، و چرا از جاده حق منحرف و بتاويلات بارده ميپردازند، بگوئيد بدانيم اين عده که اميرالمومنين فرمايد: پدر و مادرم فدايشان باد کيانند، و شما که در تمام کتب خودتان حديث اني تارک فيکم الثقلين را نقل کردهايد و نوشتهايديکي قرآن و ديگري عتره طاهره است آيا عترت طاهره آن حضرت عبارتند از احمد ابن حنبل رئيس حنابله که نسبش بذو الثديه رئيس خوارج ميپيوندد، يا ابوحنيفه محمد ابن نعمان لجوج و معاند، يا معتزله و روسا آنها از قبيل عمرو ابن عبيد و غيره، ي ا محمد ابن ادريس شافعي آن مرد کج راي است، يا اين که حير عبارت از حسين ابن علي ابن الحسين زين العابدين، يا حضرت باقرالعلوم، يا جعفر ابن محمد الصادق، و باقي ائمه طاهرين صلوات الله عليهم اجمعين ميباشند، اگر مراد آن حضرت را از عتره ائمه طاهرين ميدانيد، پس چرا از آنان منحرف شده و اغلب روايات شما ماخوذ از انس ابن مالک کذاب است که بنفرين حضرت اميرالمومنين مبروص گرديد، يا از ابيهريره منافق و دو رو، و سفيان ثوري مرائي است، خلاصه اگر آن حديث نعوذ بالله از رسول خدا نرسيده، چرا در تمام کتب خودتان نقل کردهايد، و اگر از آن حضرت رسيده و معتبر است پس چرا به آن عمل نکرده، و از اهل بيت طاهرين اعراض کردهايد، نعوذبالله من اللجاج و العناد، باري حضرت فرمايد: مردم در آينده نزديکي) چشم براه کارهاي شدني باشيد، از وارونگي امورتان، گسيختگي پيوندتان، زمامداري دونانتان، (احکام دين دگرگون گردد عبادت اغلب ريا و عجب و سمعه ميشود، رجال مابون، و مخنث، روسا وزرا شما خواهند شد) اين هنگامي است که زدن شمشير را بر (پيکر) مومن آسانتر (و رنجش کمتر) است، از يکدرهم حلال بچنگ آوردن، اين پيش آمد وقتي است که اجر ستاننده بيش از بخشنده است (زيرا ستاننده مال را از روي اضطرار، و براي سد جوع ستانده، و براي او حلال است، لکن بخشنده آن، آنرا از راه نامشروع کسب کرده، و براي خودنمائي ميبخشد) اين امور در موقعي است که شما بدون خوردن شراب بلکه از نعمت و خوشگذراني مست ميشويد، بدون ناچاري سوگند ميخوريد، بدون ضرورت (بلکه از روي بياعتنائي بدستورات دين) دروغ ميگوئيد، اين حوادث هنگامي است که رنجش و سختي شما را بگزد، گزيدن پالان کوهان شتر را، اين رنج چه بسيار دراز، و اين اميد و آرزو (ي شما بدون ظهور قائم آل محمد برطرف شدنش تا) چه اندازه دور است. هان ايمردم، مهارهاي شتران (نفس اماره) را که پشت آنها حامل بارهاي سنگين (گناهان) دستهاي شما است از کف بگذاريد، و از گرد پادشاه خويش پراکنده نشويد (و دستورات او را پيروي کنيد) که در غير اينصورت کارهاي خويش را پس از انجام مينکوهيد، و در افروزش آتش فتنه و فساد، که بدان روي آورندهايد شتابان ميباشيد، و از آن راه بديگر سوي پيچيده ميانش را برايش باز گذاريد (تا آن بيايد و بگذرد و آتشش دامنگير شما نشود زيرا) بجان خودم سوگند است که مومن در شراره آتش آن فتنه ميگدازد، و کافر سالم از آن ميگذرد (وقتي دين دستخوش اميال فساق و فجار شد مومن ميسوزد، فاسق لذت ميبرد). بدانيد من در ميان شما همچون چراغي در تاريکي هستم که هر که در آن داخل شود بدان روشني جويد، بنابراين اي مردم (از چراغ درخشان دانشهاي من استضائه کنيد، و اندرزهايم را) بشنويد، و نگهداريد، و گوش دلهايتان را براي فهميدن (مطالبم) مهيا سازيد (تا رستگار باشيد).
صفحه 674.