خطبه 219-درباره يکي از حاکمان
[صفحه 645] از سخنان آن حضرت عليهالسلام است (در وصف عمر بن الخطاب که ظاهرا او را ستوده، لکن باطنا ويرا نکوهش فرمودهاند، گر چه اهل سنت معتقدند که آن جناب مدح بموقعي از عمر کرده است ولي پاسخ اينگونه ايرادات را خود حضرت در خطبه شقيقيه و بعضي ديگر از خطب داده، و گلههائيکه از او کردهاند، جائي براي اينگونه حرفها باقي نگذارده است). خدا شهرهاي فلان (عمر) را برکت دهد که (او براي پيشرفت مقاصد شوم خويش ظاهر را حفظ کرده، و بالنسبه بعثمان) کژيها را راست گردانده، بيماريها را مداوا کرده (شهرهائي را فتح کرده و مردم را لااقل به اسلام نزديک ساخت) و سنت را برپا داشت، تبهکاري را پشت سرافکند (در اثر خوي درشت او فتنهها تا اندازه کم شد، و با همه عيوبي که داشت باز بالنسبه بديگري) پاک جامه و کم عيب از جهان برفت، بخوبي خلافت رسيده، از بديش پيش افتاد، (از فرط حرص بدنيا مسلک زهاد و نيکان را پيش گرفته و بظاهر) طاعت خداي را بجاي آورده، حقش را ادا، و از نافرماني پرهيز کرد (لکن در باطن) از جهان کوچيد، در حاليکه مردم را در راههاي پر پيچ و خم انداخت (و سرگردان ساخت) بطوريکه گمراه در آنها راه نمييابد (تا هدايت شود، زيرا گمان ميکند راهي که در پيش گرفته حق است) و هدايت شده بر يقين نميپايد، (راه خود را مشکوک تشخيص داده، و همواره متزلزل است).
صفحه 645.