خطبه 204-آفريدگار بيهمتا
[صفحه 600] از خطبههاي آن حضرت عليهالسلام است سپاس خداوندي را سزد که برتر از مانند بودن به آفريدگان، و اوصافش بر گفتار وصف کنندگان ميچربد (و زبان گويندگان از شماره نيکوئيهايش زبون و درمانده است) خويش را بشگرفيهاي آفرينش به بينندگان نمايانده، و به بزرگي و ارجمنديش از انديشه آنانکه دربارهاش بوهم اندراند نهان است (افکار و عقول هرگز به حقيقت کنه ذاتش رسيدن نياراند) پروردگاري که بدون آموختن دانشي از ديگري، و بيآنکه نيازي بفزودن، و فائده بردن از دانشي داشته باشد (بکليه امور دنيا و آخرت) دانا است، خداونديکه تمام آفرينش را بدون فکر و انديشه آفريده است، نه تاريکيها گردش در ميان گيراند، و نه از روشنيها روشني جويد (تمامي روشنيها بانوار جمال درخشان او روشن و جائي از نور او خالي نيست تا تاريک باشد) نه شب او را دريابد، و نه روز بر او گذر کند (زيرا او خود خالق خورشيد و ماه، و زمان و مکان و صاحب جسم و داراي ديده نيست) آفرينش را با ديده درنيابد و دانشش بوسيله آگهيهاي از ديگري نيست، و همه اخبار گذشته و آينده نزدش يکسان است. [صفحه 601] پاره از اين خطبه در ستايش پيغمبر اکرم، صلي الله عليه و آله و سلم ميباشد خداوند، رسول خويش را با روشني علم و هدايت (بسوي بشر) فرستاد، و از جهت برگزيدگيش (بر پيمبران) مقدم داشت، و بوسيله او گشادگيها را درهم پيوست (رشته نظم و امنيت گيتي که در اثر جور و بيديني سخت از هم گسيخته بود پيوند داد، و او را بر ناروائيها چيرگي داده، اساس شرک را از ريشه برکند) و بقدرت او آنانکه (بر زير دستان) غالب بودند درهم شکست، مشکل را بدو آسان و ناهمواري (کفر) را بوي هموار ساخت، تا اين که گمراهي و تبهکاري را از راست و چپ دور ساخت (شرق و غرب گيتي را با انوار خيره کننده قرآن و دين همچون صحن گلشن مصفا فرمود).
صفحه 600، 601.