خطبه 199-درباره حكميت












خطبه 199-درباره حکميت



[صفحه 589]

از سخنان آن حضرت عليه‏السلام است و آنرا هنگامي که يارانش در امر حکومت بر وي شوريدند بيان فرموده است: (پس از آنکه سپاه شام جلادت و مردانگي لشگر عراق را ديده، و به ناتواني خويش پي برده، و بتدبير عمروعاص برفع مصاحف پرداختند، و باين حيله موجبات اختلاف لشگر اميرالمومنين را فراهم کردند، بطوريکه اشعث ابن قيس و ديگر از جهال حضرت را گفتند چنانچه مالک‏اشتر و ديگران را از جنگ باز نگرداني تو را مانند عثمان خواهيم کشت، لذا حضرت مجبورا فرمان داد، تا دوستان دست از جنگ کشيدند آنگاه فرمود): اي مردم، همواره امر من با شما بدانسان که ميخواستم بود، تا کنون که جنگ شما را کاهيده، و فرسوده کرد، سوگند با خداي محقق است، که جنگ از شما گرفته، و بشما ترک گرديد (شما اول هنگامه جنگ را خوب گرم کرديد، لکن زودتر از دشمن به ستوه آمده، و دنباله آنرا رها کرديد) در صورتيکه آن جنگ دشمنان را بيش از شما کاهيده و فرسوده است (اگر گوش به سخن من فرا دهيد ديري نپايد که اين بقيه السيف شامي را از پيش برداشته، با عروس ظفر هم آغوشتان خواهم کرد لکن چه سازم) ديروز من سرهنگ و فرمانده شما بودم، امروز بايد (همچون سربازي) فرمان بر باشم، ديروز بازدار

نده شما (از هر کار خلافي) بودم، امروز باز داشته شده (از کار صواب جنگيدن با شاميان) هستم (چه توان کرد که) شما زندگاني (ننگين) را خواهانيد (و من مرگ با شرافت را) و من نميخواهم شما را بکاري که خواهانش نيستيد وادار نمايم (زيرا توانائي اين کار را در خويش نديده، و اجبار بجنگ هم صلاح نيست).


صفحه 589.