خطبه 182-آفريدگار توانا












خطبه 182-آفريدگار توانا



[صفحه 510]

از خطبه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است (درستايش خدايتعالي) خداوندي را ستايش سزد که بدون ديده شدن (با ديدگان) شناخته شده است، و بدون کشيدن رنجي آفريدگان را آفريده است، خلايق را بقدرت کامله خويش ايجاد کرد، و ببزرگي و برتري از گردنکشان طلب بندگي نمود، و با جود و بخشش، سيادت و بزرگيش را بر بزرگان اثبات فرمود آفريننده که آفريدگانش را در جهان نشيمن داد. و پيمبرانش را (براي هدايت) بسوي جن و انس بفرستاد، تا پرده جهان را از پيش (چشم خواهش) آنها بردارند، و ايشان را از سختيها و زشتيهاي آن ترسانده، مثلها(از بيوفائي جهان) براي آنان بزنند، و عيوبش را بايشان نشان دهند، تا مگر بر (هوي و هوسهاي) آنان چيره گشته، و پند گيرند، از تغييرات گوناگون گيتي از تندرستيها، بيماريها، و حلال، و حرام آن، و آنچه که خداوند سبحان از بهشت، و عزت، و آتش، و خاري که براي فرمانبرداران، و يا نافرماني کنندگان مهيا فرموده است. من در حاليکه به خدا و آورنده‏ام او را سپاس ميگذارم سپاسي که از آفريده‏هايش درخواست کرده، و براي هر چيزي اندازه، و براي هر اندازه وقتي معين، و براي هر وقت و مدتي نامه و نوشته مقرر فرموده است (که همه بجاي خويش ثابت و

دائم، و تغييرپذير نيست).

[صفحه 513]

پاره از اين خطبه در ستايش قرآن کريم (و پند بمردم) است قرآن کريم امر (بخوبيها) و نهي (از بديها) است (هر که در آيات نوراني آن با انديشه بنگرد، از زشتي به نيکي گرايد، و آن در ظاهر) خاموش است و (لکن در باطن) گويا است (زيرا که خواننده خويش را از تمام اخبار و آثار گذشته و آينده آگاه ميسازد) حجه خدا است بر بندگانش که بر (عمل به) آن از ايشان پيمان ستانده، و خودشان را گروگان آن گرفته (تا بعهديکه در نگهداري و عمل بقرآن با پيغمبر خدا بسته‏اند وفادار بمانند، کسانيکه بند پيمان اين حبل الله المتين را گسستند اينان بي‏وفائي کرده، و مورد سخط خدا و پيغمبر و قرآن ميباشند) خداوند با آن قرآن نور و دين خويش را کامل گردانيد، و هنگامي روح پيغمبر خويش صلي الله عليه و آله را قبض فرمود، که آن حضرت از رساندن احکام قرآن که باعث هدايت و رستگاري مردم است آسوده شده بود، پس بزرگ شماريد از خداوند سبحان آنچه را که او از خودش بزرگ شمرده است (قرآن را که متمم و مکمل نور و دين خداست گرامي داريد) چرا که خداوند چيزي را از شما پنهان نفرموده، و فرو گذار ننمود، چيزي از اوامر و نواهي خويش را که از آن خوشنود، يا ناخوشنود بود جز آنکه از برا

ي آن پرچمي پيدا، و نشانه استوار و هويدا (در قرآن کريم) قرار داد تا آن پرچم و نشانه شما را از امر مکروهش بترساند، و بسوي فعل محبوبش بکشاند (مردم بدانيد) خوشنودي و خشم خدا در (گذشته و) آينده يکسان است (هر چه از نيکيهاي گذشتگان را که در قرآن ستوده نيکو و آنچه را که زشت دانسته ناپسند است)

[صفحه 514]

و بدانيد خداوند هر چه را که از پيشينيان ناپسند شمرد، از شما نخواهد پسنديد، و هر چه را از آنان پسنديده است، از آن بر شما خشمگين نخواهد شد، و جز اين نيست که شما بايد در راه آشکاري سير کرده، و سخني که پيشينيان شما گفته تکرار نمائيد (حلال و حرام خدا در گذشته حلال و حرام، و شما نيز بايد آنها را همانطور بدانيد، و چيزي بر آن احکام زياد و کم نکنيد که آن بدعت است) خداوند خود ضامن شده که وسائل زندگاني شما را فراهم کند، و بفزوني و تشکر (از نعمتهايش) ترغيبان فرموده، و ذکر خود را بزبان شما بر شما واجب گردانيده (و در س 2 ي 152 فرموده است فاذکروني اذکرکم، و اشکر والي و لاتکفرون، مرا ياد کنيد، تا شما را ياد کنم، و شکر نعمتم را بجاي آورده، کفران ننمائيد) و او شما را بتقوي و پرهيزکاري سفارش فرموده، و آنرا منتها درجه خوشنودي و نيازمندي خويش از خلقش قرار داده (تا از نافرماني بفرمانبرداريش گرانيد، و بسعادت برسند. وگرنه خداوند منزه از نيازمنديها است) پس بترسيد از خدائيکه همواره برابر نظر او بوده، موي پيشاني، و گردشهاي (روز و شب و نهان و آشکارا شما بدست و در چنگال نيرومند وي ميباشد، اگر چيزي را از وي پنهان کنيد بداند،

و اگر هويدا سازيد (با خامه قدرت در نامه اعمالتان) مينگارد، نگهبانان ارجمندي را بر شما گمارده، که نه حقي را ساقط، و نه ناحقي را بر شما ثابت ميکنند، (چيزي از قلمشان نميافتد، و هرچه هست همان را مينويسند، شنوندگان و خوانندگان گرامي) دانسته باشيد هر که از خدا بترسد، خدا راه بيرون شدني از فتنها، و نوري از تاريکيها برايش قرار دهد، و او را براي هميشه در آنچه خواهشش در آنست (بهشت عنبر سرشت) جايگزين ساخته، و در منزل کرامت و عزت در نزد خودش، و در خانه که براي (دوستان) خودش گزيده است فرودش آورد، خانه که عرش خدا به آن سايه افکنده، و از خوشنودي خدا روشني گرفته، زواران و يارانش فرشتگان و پيمبرانش ميباشند، مردم پس آخرت را دريابيد، و بر مرگها پيش تازيد (براي آن جهان توشه و ره‏آوردي گرد آوريد) چرا که نزديک است رشته آرزوي مردم بريده، و مرگ آنها را بربايد، و باب توبه برويشان بسته آيد، شما (هر شب را) صبح مينمائيد در مثل آنچه که پيشينيان شما درخواست بازگشت آن را مينمايند (گذشتگان و گنهکاران شما که اجل مهلت توبه به آنان نداده همواره درخواست بازگشت براي توبه کردن، و عمل صالح نمودن براي خداي مينمايند. لکن درخواستشان پذيرفته نميشود چ

نانکه در قرآن شريف سوره 6 آيه 27 فرمايد: و لو تري اذ وقفوا علي النار، فقالوا يا ليتنا نرد، و لانکذب بايات ربنا و نکون من المومنين آيه 28 بل بدالهم ما کانوا يخفون من قبل، و لو ردو العادوا لما نهوا عنه، و انهم لکاذبون، اگر ببيني هنگامي که گنهکاران را بر آتش توقف دهند که گويند ايکاش ما را بدنيا باز گردانند، تا آيات پروردگار خويش را دروغ نپنداشته از جمله گروندگان باشيم، به پيغمبر من اينها را راستگو نبوده، بلکه آنچه از پيش برايشان پنهان بوده پيدا شده، و اگر باز گردانده شوند باز گردند به آنچه که از آن نهي کرده شده بودند، و براستيکه اينها دروغ گويانند، پس اکنون که شما در دنيائيد چنين پنداريد که از خدا درخواست بازگشت کرده، و خدا بازتان گردانيده است، پس عمل نيکو تهيه کنيد، تا از رستگاران بوده باشيد زيرا) جهان شما را جاي زيستن نيست، و شما مسافر و رهگذراني هستيد که بکوچيدن از آن اعلام کرده شده، و بتوشه برداري از آن ماموريد، بدانيد اين پوست نازک (بدن) را تاب شکيب بر آتش دوزخ نيست بنابراين بخودتان رحم کنيد، زيرا شما خويش را هنگام سختيهاي جهان آزموده‏ايد، (و بيتابي خود را در برابر دشواريها ثابت نموده‏ايد) مگر نديده‏ايد، يک

ي از شما از خاريکه بپايش ميخلد، يا از لغزشي که (بعضي اعضاي) او را خونين ميکند، يا از ريگ گرمي که او را ميسوزاند چسان مينالد، پس چنين کسي چه حالي دارد، هنگامي که زير پا و بالاي سرش دو آجر بزرگ از آتش هم بستر سنگ و همنشين شيطان باشد،(چنانکه خداوند کريم در قرآن مجيد سوره 66 آيه 6 فرمايد: يا ايها الذين امنوا قوا انفسکم و اهليکم نارا و قودها الناس و الحجاره، عليها ملائکه غلاظ شداد، لايعصون الله ما امرهم، و يفعلون ما يومرون اي گروه مومنين خود و فرزندانتان را نگاهداريد از آتشي که هيزم و افروزنده آنسنگها (ئي) است که بت پرستان بعنوان بت آنها را تراشيده و ميپرستند) و بر آن آتش فرشتگان درشتخوئي موکلند که بفرمان خداوند عصيان نورزيده و ماموريت خويش را بجاي آورندگانند، و نيز در س 43 ي 36 فرمايد: و من يعش عن ذکر الرحمن، نقيض له شيطانا، فهو له قرين هر کس از ذکر خداي رحمن ديده بپوشد، ما شيطاني را همنشين او قرار ميدهيم) شما هيچ ميدانيد هنگامي که مالک دوزخ از سر خشم بر آتش بنگرد، چسان از خشم او (جهنم بجوش و خروش افتاده) پاره از آتش بر پاره ديگر هجوم کرده، و يکديگر را پي سپر خويش ميسازند و (هيچ ميانديشيد) هنگامي که بر آن تندي ک

ند (و بدو نهيب زند) چگونه توان و تاب از دست آتش بدر رفته، از فرط جزع از شدت تندي مالک بين درهاي دوزخ بجهد (و بگوشه پنهان شدن خواهد، اگر نميدانيد بدانيد، و براي لذت بردن از اين چند روزه جهان فاني بنافرماني خدا اقدام ننمائيد، و چنين آتشي را بجان خويش نخريد.

[صفحه 517]

اي پير سالخوردي که (از خوردسالي بنافرماني پروردگارت سرگرم بوده و) ناتواني پيري و سالخوردگي چنگ در دامنت زده (و از پاره کردن ريسماني عاجزي) چه خواهي کرد هنگامي که طوقهاي آتش باستخوانهاي گردنت پيچيده شوند، و غل و زنجيرها گوشتهاي بازويت را بخورند (پس در اينجا با کارهاي شايسته، و خدا پسند خويش را از پيچيدن و بسته شدن به آن غلها و زنجيرها نگهداري کن) گروه بندگان، خدا را، خدا را، او را فراموش نکنيد، و از او بترسيد در حال تندرستي، پيش از بيماري، در فراخي و آسايش پيش از تنگي و دشواري، بکوشيد در آزاد کردن گردنهاي خودتان پيش از آنکه آن گردنها را (براي کردار زشتشان) گروگان گيرند، ديدگان خويش را (به نماز شب) بيدار، و درونهايتان را (به روزه) لاغر نگهداريد، قدم‏ها را (در کارهاي خير) بکار اندازيد، و دارائيتان را (در راه خدا به بينوايان) ببخشيد، پيکرها را فداي جانهاي خويش ساخته، و در آن بخل نورزيد، چرا که خداوند از راه تحقيق در سوره 47 آيه 7 فرمايد: ان تنصر الله ينصرکم، و يثبت اقدامکم، اگر شما خدا را کمک دهيد، خدا هم شما را کمک داده، و اقدامتان را استوار خواهد ساخت، و نيز در سوره 57 آيه 11 فرمايد: من ذا الذي يق

رض الله قرضا حسنا، فبضا عفه له و له اجر کريم، کيست که خداي را وام دهد، وام دادني نيکو تا خدا آن را برايش چندين برابر کرده، مزدي گرانبهايش دهد، پس (اين خدائيکه در قرآنش از شما کمک و ياري خواسته است) استنصار و استقراضش نه از راه بي‏ياري و نداري بوده است، از شما ياري جست و حال آنکه از لشگريان آسمان و زمينش بفرمان بوده، و او است ارجمند و توانا، از شما وام خواست در صورتيکه گنجهاي آسمان و زمين را دارا، و او است بي‏نياز ستوده شده، پس اين که خدا از شما کمک طلبيده، و قرض خواسته براي آنست که خواسته است نيکوکارترين فرد شما را بيازمايد (و او را در قيامت پاداش نيکوتر دهد) پس در کارهاي نيکو پيش دستي کنيد، تا در خانه خداي (بهشت) با همسايگان او بوده باشيد، چه همسايگانيکه رفقاي آنان پيمبران، و زيارت کنندگانشان فرشتگان خدا باشند، خدا گوشهاي آنان را براي هميشه از اين که نعره آتش را بشنوند، و پيکرهايشان را از اين که رنج و اندوهي را ديدار نمايند نگهداشت، و اين احسان و موهبت از جانب خداوند تفضلي است که بهر کس خواست ميدهد، چنانکه در سوره 57 آيه 21 فرمايد: ذلک فضل الله يوتيه من يشاء، و الله ذو الفضل العظيم. اين تفضل از خداست که بهر

کس خواست ميدهد، و خدا است داراي اين احسان بزرگ، آنچه (گفتني بود گفته و) ميگويم: بشنويد خدا را براي شما و خودم کمک ميگيرم (تا او همه ما را بکارهاي نيک موفق بدارد) چرا که او ما را وکيل و کفايت کننده نيکوئي است


صفحه 510، 513، 514، 517.