خطبه 016-به هنگام بيعت در مدينه












خطبه 016-به هنگام بيعت در مدينه



[صفحه 72]

(اين خطبه را حضرت در موقعيکه مردم با او بيعت کردند ايراد فرمود:) ذمه من گروگان سخنهائي است که ميگويم و خود ضامن گفتارم ميباشم، هر که از اطوار گوناگون گيتي و انقلاب رنگارنگ جهان عبرت آموخت هنگام وقوع در شبهات تقوي و پرهيز نگهدار او است (بنور تقوي باطل مشتبه بحق راتميز ميدهد آگاه باشيد محبت و بلاي شما بازگشته بهمان منيت و صفتي که در زمان بعثت پيغمبر خاتم بود (زمان جاهليت از پيغمبر پيروي نميکرديد امروز از امام خود اطاعت نمي‏نمائيد) قسم به آن کسي که پيغمبر خاتم بود (اگر دست از اين اختلاف و تشتت برنداريد) در هم آميخته شويد آميختني سخت و از هم بيخته گرديد بيختني دشوار (در ديگ امتحان) بر هم زده ميشويد مانند کفگيري که ديگ طعام را بر هم ميزند بطوريکه ارذال پست جانشين اشراف بلند رتبه شوند، و اشراف بلند رتبه شما جانشين ارذال پست گرديد (عزيزتان خوار و خوارتان عزيز گردند) پس ماندگان در راه اسلام بر پيشاهنگان سبقت گرفته و پيشاهنگان عقب مانند، به خدا سوگند که چيزي را پنهان نداشته و ابدا دروغ نگفتم (هر چه از پيغمبر خدا شنيده بودم گفتم) و من از پيش باين مقام آگاهي داده شده بودم، آگاه باشيد گناهان اسبهاي چموش و ل

جام گسيخته را مانند که سوار کرده شده خود را در آتش ميافکند، و تقوي و پرهيزکاري همچون شتران را ميباشند که مهارهايشان بدست سوار کرده شده‏هايشان بوده و آنان را به بهشت وارد ميسازند، تقوي و پرهيز، گناه و خطا، دو راه حق و باطلي هستند که براي هر يک از آن دو اهليست، و اگر حق کم و باطل بسيار شده است (جاي تعجعب نيست) از قديم هم اين چنين بوده اميد است (در زمان ظهور قائم آل محمد (ص)) حق بسيار شود (زيرا در غير زمان ظهور آن حضرت) حق که ضعيف شده مشکل قوت گيرد، سيدرضي رحمت الله عليه گويد: در اين سخن کوچک و مختصر حضزت مواردي از نيکوئي مشاهده ميشود که تحسين تعريف کنندگان از روي فهم و ادراک نميتواند نيکوئي آنرا بيان سازد و خطي که از اين کلام عجيب به انسان ميرساند بيشتر است از بهره و حظ خودپسندي به او (فصحا از لطائف بديعي که در اين سخن است بيشتر از لذتي که از فهم آن برده و خود باليده‏اند حظ و لذت برده‏اند) با وصف اينحال مزايائي از فصاحت در اين کلام است که زبانها از توصيف آن عاجز و هيچ انساني بکنه و عمق آن نميرسد آنچه را من گفتم نمي‏شناسد مگر کسي که قدم دروادي فصاحت زده (و در آن رنج برده) و اصل و ريشه آن را بدست آورده باشد و تع

قل اين مطلب را جز دانشمندان کامل نمي‏نمايند.

[صفحه 73]

بعضي از همين خطبه است که فرمايد: مشغول شد (به امور اخرويه) کسي که بهشت و دوزخي در پيش دارد (و رهروان اين دو راه بر سه دسته‏اند اول) سعي کننده شتابنده (بسوي اعمال نيک) که رستگار شده است (دوم) طالبي‏که در راه حق کند و اميد آمرزش از حق دارد (سوم) مقصري که (قدم در راه باطل نهاده و) درآتش سرنگون است (از حق رو گرداندن) و بطرف راست و چپ رفتن محل گمراهي است، طريق ميانه (حق) است کتاب و آثار نبوت بر آن راه باقي مانده و سنت و طريقه پيغمبر از آن برخواسته و باز خواسته وبازگشت خلايق بسوي آن (صراط مستقيم است) هر که بغير حق ادعاء کرد هلاک و هر که (بر حق) افترا بست (از رحمت خدا) ناميد شد و هر که حق را در ميان مردم نادان ظاهر ساخت هلاک گرديد، (دچار ملامتها و سرزنشهاي جهال شده از اندوه ميميرد و يا بدست آنان کشته ميشود) کفايت ميکند بر ناداني مرد نشناختن قدر و مرتبه خود خود را، اصل راسخ و طينت استوار در پرهيزکاري تباه نشد و کشته هيچ گروهي در آن تشنه نميماند (هر که آئينه دل را بنور تقوي صيقلي کرده و کشت زار خاطر را به آب زلال پرهيز آبياري نمود رستگار شد، حال که چنين است) پس در خانه‏هاي خودتاه پنهان شده اختلافاتي که د

ر ميان خودتان است اصلاح نمائيد، توبه و بازگشت بسوي خدا در پشت سر شما قرار گرفته (هر زمان توفيق شامل حالتان بشود توبه در ميرسد آنوقت بايد از معاصي پشيمان شده طلب مغفرت از خدا کنيد) در جهان هيچ ستايش کننده جز خدا را نبايد ستايش، و هيچ سرزنش کننده جز نفس خود را نبايستي ملامت نمايد (فقط خداوند منعم شايسته تعظيم و اجلال و نفس سرکش در خور سرکوبي است زيرا همه خوبيها از جانب خدا و همه بديها از جانب انسان است)


صفحه 72، 73.