خطبه 143-در طلب باران
[صفحه 370] از خطبههاي آن حضرت عليهالسلام است در طلب باران آگاه باشيد اين زميني که بردارنده شما، و آسمانيکه سايه گسترنده بر (سر) شما ميباشند، هر دو فرمانبردار پروردگار شما هستند، هيچيک از اين دو صبح نکردند، در حاليکه نه از روي دلسوزي بشما، و نه براي خير و نيکويي که از شما اميد داشته باشند، ببرکات خود بر شما بخشش کنند، لکن بنفع رساندن بشما مامور شدند، پس اطاعت کردند، و برپا داشته شدهاند، بر حدود مصالح شما، آنگاه راست ايستادند (آسمان و زمين در باريدن باران و روياندن نباتات و نفع رساندن بشما از خود اراده نداشته و تحت فرمان خداوند تعالي ميباشند لکن) خداوند تعالي گاهي بندگان خود را نزد کارهاي زشتشان مبتلاي بکمي ميوهجات، و نگهداري برکات، و بستن گنجهاي نيکيها ميفرمايد، تا آنکه اراده توبه دارد توبه کند، و بدکننده ترک بدي کند، و آنکه مستعد تذکر و آماده پند و منع شده است متذکر گشته، و خود را منع نمايد، براستي که خداوند پاک طلب آمرزش را سبب از براي فراواني روزي و مرحمت بحال خلق قرار داده، و در قرآن کريم س 71 ي 10 فرموده ستغفروا ربکم انه کان غفارا، يرسل السماء عليکم مدرارا، و يمددکم باموال و بنين، از خداي خويش طل ب آمرزش کنيد که او آمرزنده است، و فرستنده است بر آنها از آسمان بارانهاي بسيار را، و کمک کننده است شما را بواسطه دارائيها و فرزندان، خدا بيامرزد مردي را که بسوي توبه بشتابد، و بر مرگش پيشي گيرد، (از دنيا قطع علاقه کرده مهياي سفر آخرت باشد، پس اکنون معلوم ميشود نيامدن باران از آسمان، و نروئيدن گياهان از زمين به واسطه گناهاني است که از بندگان صادر شده، و بايستي بحال خضوع دست بدعا برداشته عرض کنيم: بار پروردگارا ما از زير سقفها، و از ميان خانهها، پس از ناله و فرياد چارپايان، و کودکان بسوي آمدهايم، در حاليکه برحمت تو راغب و به فضل و نعمت تو اميدوار، و از عذاب و نقمت بيمناکيم. بارخدايا بارانت را بر ما بباران، و ما را از نوميدان قرار نداده، و بگراني و قحطي هلاکمان مفرماي، بکارهاي زشت نادانانمان مگير، اي کسي که از همه مهربانان مهربانتري بارخدايا ما بسوي تو بيرون آمدهايم، تا شکايت کنيم از چيزي که از تو پوشيده نيست، در حاليکه تنگيهاي دشوار، و قحطيهاي بستوه آورنده، ما را درمانده کرده، و حاجتهاي سخت ما را سست نموده و فتنههاي ناهموار ما را بفشار گذارده. بارخدايا از تو درخواست ميکنيم، که ما را نااميد و اندوهگين از درگا هت باز نگردانده: و بگناهان بازپرسي ننموده، بکردارهاي زشتمان مقايسه نفرمائي. پروردگارا باران، و برکات، و روزي، و رحمتت را بر ما بباران، و سيراب ساز ما را سيراب کردني که نفع دهنده، شاداب کننده، روياننده گياه باشد، که هر چه که از ما فوت شده به آن بروياني، و هر چه از ما (از زرع و نخيل که) مرده بدان زنده گرداني، باراني نفع دهنده، تازه کننده بده، که بيابانهاي خشک را تازه، و سيل را از دامان دشتها به آن جاري، درختان را به آن پربرگ، نرخها را به آن ارزان سازي، زيرا که تو بر هر کاريکه بخواهي بکني توانائي.
صفحه 370.