خطبه 140-در نهي از غيبت مردم












خطبه 140-در نهي از غيبت مردم



[صفحه 366]

از سخنان آن حضرت عليه‏السلام است که در نهي از غيبت مردم فرموده: سزاوار است کساني که از معاصي نگهداشته شده، و بپاکي از گناهان با آنان احسان شده است، اين که اهل گناه و معصيت را با (چشم) مهر بنگرند، و شکر (دوري از گناه) بر آنان غلبه پيدا کرده، و ايشان را از عيبجوئي گنهکاران مانع گردد، (و زبان طعن و نکوهش را بديگران دراز نکرده، بلکه وسائل هدايت آنان را فراهم آورند) پس (در صورتيکه پاکان از گناه نبايد آلودگان بگناهان را غيبت و بدگوئي کنند) چگونه است حال غيبت کننده که از برادر (ديني) خويش غيبت کرده، و او را بگرفتاري گناهي که بدان مبتلا شده سرزنش مينمايد، چرا بياد گناهان خودش که از گناهان کسي که او را به آن گناه سرزنش و عيب‏جوئي ميکند بزرگتر است، و خدا آنرا از او پوشيده است نمي‏افتد (و زبان از سرخلق کوتاه نميسازد) و چگونه مرتکب بگناه را نکوهش ميکند کسي که خودش مانند آنرا بجا مي‏آورد، در صورتيکه اگر خودش مانند آنرا مرتکب نميشد، البته خدايتعالي را معصيت کرده بگناهي که بزرگتر از گناه آن کسي است که او را غيبت و نکوهش مينمايد، و حال آنکه به خدا سوگند است که اگر خدا را بگناه بزرگتري معصيت نکرده و او را در صغ

يره عصيان کرده باشد، باز همين جرئت او بر عيب‏جوئي مردم گناهش بزرگتر از گناه ديگري است (خداوند در قرآن کريم فرمايد: لايغتب بعضکم بعضا، ايحب احدکم ان ياکل لحم اخيه ميتا نبايد بعض از شما بعض ديگر را بدگوئي و غيبت کند، آيا دوست دارد يکي از شما اين که خوردنده گوشت برادرش در حال مرده‏گي باشد، و نيز در وصايائيکه رسول خدا صلي الله عليه و آله به ابي‏ذر غفاري فرمودند از جمله اين است که فرمود: يا اباذر اياک و الغيبه، فان الغيبه اشد من الزنا، ان الرجل يزني و يتوب فيغفر الله له، و صاحب الغيبه لايغفر له حتي يغفر له صاحبه، فرمود اي اباذر از غيبت سخت بپرهيز، که آن از زنا بدتر است، براي اين که مرد زنا ميکند و توبه مينمايد، پس خدا او را مي‏آمرزد، و شخص غيبت کننده آمرزيده نميشود، تا اين که صاحب آن از او بگذرد. ناظم گويد: جز هنر از تو نديدم من و تو عيب مرا هر که در آينه آري نگرد صورت خويش بهمان چشم و همان ديده که در من نگري بهمان ديده خدايت نگرد اي درويش اي بنده خدا در عيب کسي بگناه مشتاب زيرا که شايد گناهش بخشيده شده باشد، و بر نفس خويش از گناهان کوچک ايمن مباش که شايد بدان عذاب شوي، پس (خلاصه) بايد کسي که بعيب خويش و عيب ديگر

ي آگاه است، دست از عيبجوئي ديگري بکشد، و براي سلامتي از گناهي که ديگري بدان گرفتار (و او از آن برکنار) است، بشکر خدا مشغول باشد.


صفحه 366.