خطبه 129-درباره پيمانه ها












خطبه 129-درباره پيمانه‏ها



[صفحه 344]

از خطبه‏هاي آن حضرت عليه‏السلام است که نوشته‏اند درباره ترازوها و پيمانه‏ها ايراد فرموده: لکن ذکري و نامي از آن نيست. اي بندگان خدا در اين جهان شما و هر چه آرزومند آن هستيد مهماناني چند هستيد که تا هنگامي معين بيشتر وقت نداريد (و از حيث ايمان و عبادت) وام داراني هستيد که بايستي تا سررسيدي که بستانکار شما آنرا معين و محفوظ داشته، وام خود را بپردازيد، چه بسيار کوشنده در عمر که آنرا تباه ميکند، چه بسيار رنج کشنده که جز زيان سودي نميبرد (اي مردم) شما در روزگاري واقع شده‏ايد که خير و خوبي از آن گريزان، و شر و بدي در آن نمايان، شيطان در اين زمان بهلاکت مردم طمع بسته عده‏اش قوي شده، مکرش عموم را فرا گرفته، راه شکار برايش هموار گشته (براي تحقيق اين سخن) بهر جا که ميخواهي بنگر (ببين آيا مردم را بيرون از اين چهار دسته خواهي يافت) يا فقير ناتواني است که با رنج درويشي دست بگريبان است، يا غني توانگري است که شکر نعمت خدا را بکفر تبديل کرده، يا بخيل سفله‏ايست که ندادن حقوق يزدان را سبب افزايش مال دانسته، يا متمرد سرکشي است که گويا گوشش براي شنيدن پندها گران و سنگين است، (آه که من بچه روزگار بدي برخوردار کرده‏

ام) کجايند صلحا و نيکان شما، چه شدند رادمردان و آزادگانتان، آنانکه هنگام داد و ستد پرهيز و پاکي را روش خويش قرار داده بودند کجا رفتند؟ آيا نيست اين که همگي به شتاب از اين جهان پست پر رنج و اندوه کوچ کردند، (و در سراي امن و خوشي آرميدند) آيا (حيف نيست که) شما اشخاص نخاله نانجيبي که از بس پست و نالايق‏اند دو لب در موقع نکوهش و نام بردنشان بهم ميرسد جانشين شده‏ايد (کنايه از اين که خود شما نامردان پست جاي آن راد مردان شريف را گرفته‏ايد) فانا لله و انا اليه راجعون همه ما از خدا و بازگشت بسوي او خواهيم کرد (و در اين مصيبت جز صبر و استرجاع چاره نيست) فساد و تبهکاري ظاهر شده و يکي نيست که بشدت و سختي از آن منع و جلوگيري کند، آيا به اين رويه (نادرست و سهل‏انگاري در امر دين و عمل) ميخواهيد در بهشت عدن در جوار رحمت خدا در آمده، و عزيزترين دوستان او باشيد، هيهات، چه دور است اين امر (و چه دراز است اين آرزو) خدا گول خور نيست، و خوشنودي او جز بطاعت از او بدست نمي‏آيد، (با اين کردارهاي زشت طمع در بهشت بستن سوداي خام در سر پروراندن است) خدا لعنت کند کسانيرا که مردم را بمعروف و خوبي امر ميکنند، و خودشان نهي کنند، و منکر را نه

ي مينمايند، و خودشان مرتکب ميشوند.


صفحه 344.