خطبه 104-صفات پيامبر












خطبه 104-صفات پيامبر



[صفحه 272]

از سخنان آن حضرت عليه‏السلام است که در ستايش پيغمبر اکرم و انقراض دولت بني‏اميه بيان فرموده: (پس از در گذشت عيسي ابن مريم قوانين الهيه دستخوش اميال، و پايکوب آرزوهاي نادانان شده، و مردم روي زمين در چاه ويل و گمراهي و شقاوت نگونسار بودند) تا اينکه خداوند محمد صلي الله عليه و آله را به رسالت برانگيخت، در حاليکه گواه (اعمال) و بشارت دهنده مردم (به ثواب) و ترساننده آنها (از عذاب الهي) بود، عنصر شريفيکه بهترين مردم در خردسالگي و برترين آنها در سالخوردگي، روشش پاکيزه، خويش پسنديده، و سرشتش از همه پاکان جهان پاکتر (و پدرانش از آدم تا عبدالله، و مادرانش از حوا تا آمنه همه پيغمبران و اوصياء و پاکيزگان) بوده، و باران بخششش از تمامي بخشندگان با دوامتر بود، هان، اي بني‏اميه شما شير از پستان شتر خلافت ننوشيديد مگر وقتي که زمام آنرا رها و جهازش را لرزان و تنگش را نبسته يافتيد، (او را صاحب و سارباني نبود، تا شما را از سوار شدن بر آن منع کند، زيرا که خلفاي پيشين که آن را بعنف تصاحب کرده بودند، به اندازه آن شتر را به بيراهه سير داده و در مرتعي غير مرتع خودش چرانيده بودند که) حرام آن خلافت نزد گروهي بمنزله ميوه

درخت سدر بيخار گرديد (همانطوريکه آن ميوه را به آساني تناول ميکنند، شما بدون ترس و بيم از عذاب الهي محرمات ديانت را مرتکب ميشويد) و حلال آن را دور و نابود ساخته‏ايد (به آن عمل نميکنيد) قسم به خدا اين دنيائيکه شما به آن برخورد کرده‏ايد سايه‏ايست کشيده شده تا زمان معيني، و زمين هم از براي شما خالي و بلا مانع، دستهاي شما در آن باز، و دستهاي پيشوايان حقيقي (از کيفر کشيدن) از شما بسته، شمشيرهاي شما بر آنها کشيده شده و مسلط، و تيغهاي آنان را از شما باز داشته شده است (لکن همينکه خورشيد حقيقت تابش گرفت و امام زمان که ظاهر شد اين سايه خنک بر شما آفتابي سوزان شده، و اين شمشير تسلط را از دستتان گرفته، و بر مغزتان خواهد کوبيد، و انتقام آنهمه خونهائيکه ريخته‏ايد خواهد کشيد) آگاه باشيد، هر خوني را خونخواه، و هر حقي را طالبي است، و خونخواه خون ما مانند کسيست که در حق خويش حکمراني کند (يعني بدون ترديد بعلم خويش رفتار کرده و دماراز روزگار شما بر مي‏آورد) و آن خواهنده خون خداست که عاجز از طلب (و کيفر کشيدن) نبوده، و هيچ گريزنده از چنگال قدرت او نيز گريختن نتواند، اي بني‏اميه به خدا سوگند در آينده نزديکي اين سلطنت و خلافت را در

دست ديگران و در خانه دشمنانتان خواهيد يافت (بني‏عباس به ستمکاري شما خاتمه داده، ملک را از شما منتزع و کيفر کردارتان را در کنارتان خواهند نهاد).

[صفحه 274]

باقي همين خطبه است: آگاه باشيد از همه چشمها بيناتر چشمي است که همه در خير و صلاح بنگرد، آگاه باشيد از همه گوشها شنواتر گوشي است که پند را در دل گيرد، ايگروه مردمان چراغ (قلب) خويش را از شعله چراغ پند دهنده که خود پذيرفتار پند است بيفرزند، و آب گواراي دانش را از سرچشمه صافيکه تيره و گل‏آلود نيست در کشيد (پند و اندرز و علم و دانش ر ا از من و فرزندانم که مبين و مفسر قرآنيم بياموزيد) بندگان خداي به ارکان ناداني خويش تکيه نزنيد، و هواهاي نفس خود را پيرو مباشيد، زيرا هر که در اين دو مرکز منزل گزيند مانند کسي است ک در زمين نشسته باشد که مرور آب بالاي آنرا شسته، و هر زمان بيم فرو افتادن آنرا داشته باشد، و بار گمراهي و هلاکت را بر دوش و پشت خويش نهاده، و از اينجا به آنجا ميگرداند، بجهت انديشه‏هاي نارسائيکه يکي پس از ديگري بر او وارد ميشود، مايل است چيزي را که نمي‏چسبد بچسباند و چيزي را که دور است نزديک سازد (همواره در جاده گمراهي سير ميکند، و سخنان بي‏ماخذ خود را که از عقل و منطق و برهان بدور است مطالبي علمي وانمود ميکند) بندگان خداي پس از خداي بترسيد از اينکه شکايت خود را نزد کسي بريد که زنگ اندوه را ا

ز سينه پرسوزش شما زدودن نتواند و با راي و تدبيرش عقده‏هاي دروني شما را گسستن نيارد، (مشکلات خود را هميشه نزد ائمه دين و پيشوايان بريد، تا آنها آن مشکلات را برايتان حل و آسان سازند) زيرا که امام جز در آنچه از نزد پروردگارش بر او تحميل شده اقدام نخواهد کرد (و آن پنج چيز است) ابلاغ مواعظ بمردم جديت در نصيحت، احياي سنت پيغمبر، اجراي حد بر کسيکه سزاوار است، سهم و بهره اشخاص را به اندازه رساندن (اينها است وظايف امام و شما بايد او را به اين نشانها شناخته، و حل مشکلات خويش را از چنين شخصي بخواهيد) پس پيشدستي کنيد، و دانش را دريابيد پيش از آنکه گياهش خشک شود (علي از ميان شما برود) و علم و دانش را از اهلش فراگيريد، پيش از آنکه بخود مشغول گرديد، هم خود را و هم مردم را از ارتکاب گناهان نگهداريد، زيرا شما از نزد خدا ماموريد که اول خودتان مرتکب گناهي نشده، و بعد ديگري را نهي کنيد (و در غير اينصورت سخن شما ابدا در شنونده موثر واقع نخواهد شد).


صفحه 272، 274.