فضاي باز سياسي
«انه قد قعد عن نصرتي منکم رجال فأنا عليهم عاتب زار فاهجروهم وأسمِعوهم ما يکرهون حتي يعتبوا اونري منهم ما نرجي؛ برخي از شما ازکمک من دست کشيدند، من آنان را نکوهش ميکنم. آنها را ترک کنيدو چيزهايي که نميپسندند، به گوششان رسانيد تا کسب رضايت کنند و يا آن گونه که اميد داريم آنها را ببينيم». برخي از ياران، از اين برخورد ناخشنود شدند و لب به اعتراض گشادند.مالک بن حبيب يربوعي، رئيس پليس امام، گفت: من اين مقدار مجازات رابراي آنان اندک ميدانم. به خدا سوگند، اگر فرمان دهي، آنان را ميکشم. امامبا عبارت «سبحان الله» هشدارش داد و فرمود: «حبيب، از حد خداوند تجاوز کردي». مالک بار ديگر برخاست و گفت: در جلوگيري از حوادث ناگوار، شدت عمل و تجاوز از حد، از ملايمت و نرمش در مقابل دشمنان سودمندتر و بهتر است. امام، با منطق حکيمانه به هدايت وي پرداخت و گفت: «خدا چنين دستوري نداده است. انسان در مقابل انسان کشته ميشود. ديگر ستم و تجاوزچه معنا دارد؟ خداوند ميفرمايد: من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطانا. فلا يسرف في القتل انه کان منصوراً؛هر کس مظلوم کشته شود، به وليّ وي توانايي بخشيديم تا انتقام گيرد؛ولي در قصاص زياده روي نکنيد و بيترديد ولي مقتول از حمايت ما برخوردار است». مذاکره امام با مالک سبب شد، متخلفان فضا را بازبينند و علل تخلف خودرا بيان کنند. امام در همان مجلس، پرسشها و اعتراضها و سخنان را به طورمنطقي پاسخ گفت؛ به گونهاي که معترضان به حقانيت وي پي بردند.
امام علي، با تلاش بنيادين و برنامه ريزي شده، چنان آزادي را در جامعه نهادينه کرده بود که مخالفان در ابراز نظر و برپا ساختن اجتماعات و اقدامات سياسي کاملاً آزاد بودند. اين آزادي به حدي بود که گاه با اعتراض همراهانرو به رو ميشد. بعد از پايان شورش بصره، امام در مسجد کوفه خطبه خواند ومتخلفان را با لطافتي خاص سرزنش کرد: