مقدمه











مقدمه‏



از نظر جامعه شناسي تفاوتهايي بين خانوار و خانواده ملحوظ گرديده است. از جهت تعريف، خانوار به مجموعه افرادي اطلاق مي‏شود که در يک محل سکونت داشته و سفره مشترک داشته باشند که در ارقام آماري ابعاد خانوار از يک تا دوازده نفر و بيشتر آمده و چنانچه بعد متوسط خانوار در کشور ما پنج نفر فرض مي‏شود بر روي هم حدود دوازده ميليون خانوار ايراني داشته‏ايم و در سطح جهان نيز چنانچه جمعيت مسلمانان حدود 1400 ميليون نفر در سال 1996 فرض شود به احتمال قوي حدود 280 ميليون خانوار مسلمان در سطح جهان خواهيم داشت که تا سال 2000 به 300 ميليون خانوار رسيده است. مسلما تعيين خط مشي واحدي که نظر رسول اکرم (ص) معتبر باشد براي حدود 380 ميليون خانوار که اغلب منطبق با مفهوم خانواده مي‏تواند باشد (بخصوص خانوارهاي معمولي و نه دسته جمعي) از اهميت خاصي برخوردار است. در رابطه با انطباق مفهوم خانواده با خانوار بايد اضافه کنيم که اصولا خانواده با ويژگيهاي بيولوژيکي همراه است. به عبارت ديگر پيوند خانوادگي و روابط خويشاوندي و حتي خوني (گروه خوني) و ژنتيکي که انتقال صفات از اولياء به فرزند را حکايت مي‏کند، شاخص عمده خانواده است در حاليکه اعضاي خانوار ممکن است در مواردي خويشاوند نباشند.


مع هذا شيوه تشکيل خانواده با انگيزه‏هاي مادي و بخصوص انگيزه‏هاي معنوي که در اسلام مؤکدا توصيه مي‏شده است که عملا با ارقام آماري خانوار نيز انطباق دارد. يعني اعداد مربوط به خانوار و خانواده در اغلب کشورهاي مسلمان نشين نزديک به هم ملاحظه گرديده است.