شخصيت علي
و براستي چه زيبا گفتهاند که: «قتل في محرابه لشدة عدله».
آن ميدان جنگ است که هر گروهي احساس ضعف ميکرد به علي پناه ميبرد. آن محراب عبادت است، آن شبهاي بلند سياه مسجد کوفه، آن نخلستانهاي اطراف مدينه و آن گريهها و عبادتها و آن از خوف خدا غش کردنها، آن مملکت داري امام، که حتي يک استاندار ظالم را تحمل نميکند. استانداري که اصحاب امام است. بخاطر اينکه يک شب به ميهماني اشراف ميرود در يک نامه سراسر ملامت او را زير فشار قرار ميدهد. آن نگهداري امام از بيت المال که چراغي را خاموش ميکند. تا اصحاب پر مدعاي پيامبر، حساب کار خود را بکنند. و آن همه يتيم داري و ضعيف پروري امام. اين است انسان چند بعدي، اين است دفاع از حقوق بشر، اين است احترام گذاشتن به انسان و اين است اسلام.[1] علي تنها در ميدان جنگ قهرمان نبود، در همه جا قهرمان بود: در صفاي دل، پاکي وجدان، جذابيت سحرآور بيان، انسانيت واقعي، حرارت ايمان، آرامش شکوهمند، ياري مظلومان، تسليم حقيقت بودن در هر نقطه و هر جا که رخ بنمايد،او در همه اين ميدانها قهرمان بود.[2] روح علي يک روح وسيع و همه جانبه و چند بعدي است، و همواره به اين خصلت ستايش شده است.او زمامداري است عادل، عابدي است شب زنده دار، در محراب عبادت گريان و در ميدان نبرد خندان است، سربازي است خشن و سرپرستي است مهربان و رقيق القلب، حکيمي است ژرف انديش، فرماندهي است لايق، او هم معلم است و هم خطيب و هم قاضي و هم مفتي و هم کشاورز و هم نويسنده، او انسان کامل است و بر همه دنياهاي روحي بشريت محيط است.[3].