درك شايسته گرايانه از عدالت











درک شايسته‏گرايانه از عدالت‏



در اين تعريف عدالت بر حسب انصاف، استحقاق يا شايستگي تعريف شده است، يعني به سمتي حرکت کنيم که هر کس برخوردار از چيزي باشد که مستحق آن است، يعني بر اساس شايستگي‏ها و لياقت‏ها حق را به حق دار بدهيم. لياقتها و شايستگي‏هايي که الزاما به نابرابري در خلقت انسانها برنمي گردد و مي‏تواند ريشه‏هاي غير طبيعي و اجتماعي داشته باشد. اما به رغم اين نکته، مفهوم شايستگي يا استحقاق نيز همانند «حق» مبهم بوده و درگير سؤ الات مختلف مي‏باشد: شايستگي چيست؟ تشخيص دهنده آن چيست؟ متعلقات آن کدام است؟ يا به عبارتي شايسته چه چيزي است؟ نسبت آن با حق چيست؟ به هر حال همين پرسشهاست که به تدريج مفهوم عدالت را از حالت طبيعي و ذاتي خارج کرده و اجتماعي و تاءسيسي مي کند. به علاوه اين نگرش مي‏تواند در شرايطي در خدمت ديدگاه اول (ديدگاه طبيعت‏گرايانه و محافظه‏کارانه) به منظور توجيه اشرافيت گرايي و حکومت شايسته‏هاي ارسطو قرار گيرد.