ايجاد ناامني
به چند نمونه توجه کنيد: الف: در سال 39 هجري معاويه نعمان بن بشير را با 2000 نيروي نظامي روانه منطقه عين التمر نمود او نيز پس از غارت و... به طرف شام برگشت.[1]. ب: در همين سال سفيان بن عوف را با 6000 نفر روانه منطقه هيت کرد و به او دستور داد پس از غارت هيت به طرف شهر انبار و پس از غارت آنجا به طرف شهر مدائن ميروي؟! او نيز با 6 هزار نفر که سپاهي گسترده بود وارد منطقه شد و با غارت، تجاوز و قتل، اين شهرها را يکي پس از ديگري ويران کرد و پس از ماموريت به طرف شام برگشت.[2]. ج: در همين سال عبدالله بن سعد را با 1700 نفر روانه منطقه تيماء کرد و به او دستور داد: در مسير خود با هر کس برخورد کردي از او بخواه که ماليات مال خود را به تو بدهد و اگر امتناع کرد گردن او را ميزني و پس از تيماء به طرف مکه و پس از آنجا به طرف مدينه و حجاز حرکت ميکني و دستورات را مو به مو اجرا ميکني او نيز با اين سپاه حرکت کرد و طبق دستور در مسير دهها انسان بيگناه را گردن زد و پس از غارت اين شهرها به شام بازگشت.[3]. د: در همين سال معاويه ضحاک بن قيس خون آشام معروف تاريخ را با 3000 نفر نيروي نظامي روانه واقصه کرد و به او دستور داد: به هر کس از پيروان علي برخورد کردي اموال او را غارت و خودش را نيز بکش او نيز در مسير چنين کرد و حتي به شيعيان علي (ع) که رحم نکرد بماند بلکه به اهل کتاب نيز رحم نکرد غارت او تا آنجا گسترده بود که خلخال از پاي زنان نيز در ميآوردند.[4] اثر رواني اين حملات وحشينه و غارت گران تاريخ اين بود که وقتي اخبار آن به کوفه رسيد حضرت خطبه 27 نهجالبلاغه را بيان فرمود: حضرت در اين سخنراني گزارشي از اين حملات به مردم ميدهد که چگونه اين سپاه به قتل و غارت و تجاوز پرداختند و به زنان، پيران، مسلمان و غيرمسلمان رحم نکردهاند و هيچ مقاومتي در برابر آنان انجام نگرفت و از اين سکوت پيروان خود بشدت ميتالد و در اينجاست که حضرت امير (ع) آرزو ميکند اي کاش هرگز شما را نديده بودم.[5].
امنيت و آرامش اساس کار هر جامعهاي محسوب ميشود و اگر دولتها نتوانند امنيت کشور را تأمين کنند ملتها از دولتها مايوس ميشوند و دست از حمايت دولت برميدارند و در آرزوي دولتي هستند که امنيت را برقرار کند، حال هر کس باشد و با هر انديشهاي که باشد. يکي از شيوههاي مستبدين تاريخ براي به قدرت رسيدن ايجاد ناامني در سلب امنيت است بطوري که مردم از وضع موجود عاصي شده و دولت خود را ناتوان ميدانند و هر کس به آنان وعده امنيت بدهد از او حمايت کنند سپس خود با چهره ناجي ملت و حامي آرامش و امنيت، مخالف خشونت و ارعاب و... به صحنه ميآيند از شيوههايي که معاويه براي متلاشي کردن حکومت امام علي (ع) بکار گرفت اين بود که پس از قرارداد آتش بس زماني که دوران راجع به مسأله بررسي و اظهارنظر کنند، معاويه انسانهاي شرور و بيعاطفهاي را با امکانات فراوان و اختيارات تام به طرف مناطق تحت نفوذ امام بسيج کرد و به آنان دستور غارت،آتش سوزي، آدم ربايي، قتل و تجاوز داد اين گروه نيز با نيروهايي که در اختيار داشتند غافلگيرانه حمله ميکردند.